كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

آيا فروختن قبرها در زمينى كه وقف بودن آن معلوم نيست با اينكه از توابع مدفن ( بنيامين بن يعقوب ) مى باشد جايز است؟ با اينكه اهل شهر روالشان بر اين است كه مرده هاى خود را كنار حرم شريف دفن مى كنند؟

اگر منظور از معلوم نبودن وقفيّت اين باشد كه شك هست در اينكه آيا اين زمين وقف است يا مباح است آن وقت جايز است انسان حيازت ( تصرف ) نمايد و سپس آن را بفروشد، مگر اينكه حيازت شده و ديوارى به دور آن كشيده شده باشد كه در آن صورت ظاهر حيازت و ديواركشى اين است كه آن همانند مقام وقف است و تابع آنجاست فروش آن جايز نمى باشد و اگر منظور از ندانستن وقفيّت ندانستن به طرز وقف است، با اينكه اصل وقف بودن معلوم است آن وقت فروختن آن جايز نيست.

در اينجا ما با مشكلى مواجه هستيم كه چگونه غناء مناسب با مجالس اهل فسق را تعريف و تبيين كنيم زيرا ما مى بينيم كه خوانندگان در مرثيه ها و مولودها از آواز خوانهاى غناء كننده تقليد در لحن مى نمايند فقط مضمونش را تغيير مى دهند كه انسان را به شك مى اندازد در حكم آن كه چگونه غناء را تعريف كند و در صورت شك كردن در غناء بودن حكم چيست؟

از آنچه قبلا گفتيم روشن مى شود كه لحنهاى غناء كنندگان را در مجالس روضه خوانى تقليد كردن جايز مى باشد زيرا كه قصد لهو و عبث در آن نيست بلكه مقصود اشك ريختن بر حق پامال شده و جلوه كردن مصيبتى است كه شرعاً خوب و مطلوب است.

شخصى كه بر او در يكى از غلّه ها زكات تعلق گرفته و بعد از تعلق زكات آن را فروخته ولى به آن مبلغى كه فروخته مشترى آن مبلغ را نداده سپس سازش كردند كه نصف قيمت را بدهد آيا زكات هم به اندازه اى كه جنس تنزل كرده آنهم پائين خواهد آمد يا نه؟

به مقدار زكات ضامن است زيرا كه او در فروختن چيزى كه به آن زكات تعلق گرفته تعدى كرده و لازم بود كه پيش از فروختن زكات را بدهد و در اين موقع واجب مى شود بر او كه زكات از خود جنس با خصوصياتى كه آن جنس داشت ولو با خريدن از آن جنس پرداخت نمايد و يا اينكه قيمت فعلى آن را بدهد.