1 ـ شخص مذكور تفاوت قيمتها را تحمّل نمى كند، ولى كرايه ماشين را در آن مدّتى كه نگهداشته است بايستى به ورثه بدهد.
ج ـ 2 ـ اگر آن چيز مورد احتياج در زمان زنده بودن پدرش در دست دخترش بود، و آن را همانند مالكها بهره بردارى مى نمود و تنها او استفاده مى كرد آن وقت راست گفته است، و اگر آن چيز در زمان زنده بودن پدر در اختيار و تحت تصرف پدرش بود، و دختر هم از آن بهره بردارى مى كرد همانطورى كه اهل خانه در رفع احتياج پدرشان از آن استفاده مى كردند، و او تنها استفاده كننده از آن چيز در زمان زنده بودن پدرش نبود، بلكه پس از وفات پدرش از آن به تنهايى بهره بردارى كرد و به آن مسلط شد، آن وقت سخن او تصديق نمى شود، مگر اينكه ادعايش را با وجه شرعى ثابت نمايد.
اگر آن مالها در اثر بكار گرفتن در امور زندگى و مؤنه اش تلف شود خمس ندارد.و اگر اين چنين نباشد بر خمس آنها ضامن است در آن وقتى كه خمس به آن با گذشتن سال به آن پس از منفعت واجب شده باشد در اين صورت واجب است خمس آن را پرداخت نمايد.
1 ـ ديه بر عهده خانم دكتر است و مادر در گناه با او شريك است.
2 ـ دو سوم ديه به پدر و يك سوم آن به مادر مى رسد.
3 ـ كفاره به خانم دكتر است اگر او مباشرت به اسقاط جنين نمايد، و آن هم كفاره قتل عمدى است كه آن هم كفاره جمع ميان آزاد كردن بنده و روزه دو ماه پى در پى و طعام دادن به شصت مسكين مى باشد، و اگر يكى از آنها ممكن نباشد عوض آن استغفار مى كند، و بهتر است كه عوض آن بدانچه قدرت دارد تصدق بدهد.
4 ـ اگر روح داخل شود ديه اى آن ديه يك نفر انسان كامل است، كه اگر پسر باشد ديه اش هزار دينار طلا است كه تقريباً مساوى چهار كيلو و ربع كيلو طلا است، و يا ده هزار درهم نقره است كه مساوى سى كيلو است و يا صد شتر و يا دويست تا گاو ( به آن تفصيل سن هايشان ) و يا هزار رأس گوسفند است، و اگر دختر باشد نصف از اينها را مى دهد، و دخول روح در نزديكى ماه پنجم مى باشد.