پیام تسلیت ایت الله سید محمد علی شیرازی

پیام تسلیت ایت الله سید محمد علی شیرازی
۱۴۰۰/۰۸/۰۱

بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: موت العالم مصیبة لا تجبر و ثلمة لا تسد و هو نجم طمس، و موت قبیلة أیسر من موت عالم

ضایعه اسفناک ارتحال فقیه اهل بیت علیهم الصلوة و السلام، مرجع عالیقدر حضرت آیة الله العظمی سید محمد سعید حکیم رضوان الله تعالی علیه موجب تأثر عمیق و تألم شدید جهان شیعه گردید.

این مصیبت بزرگ که ثلمه ای عظیم و خسارتی جبران ناپذیر است را به ساحت مقدس ولی الله الاعظم حضرت بقیة الله عجل الله تعالی فرجه الشریف و به محضر مبارک مراجع معظم تقلید نجف اشرف و قم و حوزه های علمیه و عموم شیعیان جهان بویژه عراق و به بیت رفیع مرحوم آیة الله العظمی سید محسن حکیم(قدس الله نفسه الزکیة) و اخوان مکرم و آقازادگان معظم و همه ارادتمندان این عالم مجاهد تسلیت عرض نموده، در جوار مرقد مطهر و ملکوتی حضرت اباالحسن علی بن موسی الرضا(صلوات الله و سلامه علیه) علو درجات و حشر با اولیاء طیبین و طاهرین(علیهم صلوات الله) را برای این فقیه عظیم الشأن، و صبر جمیل و اجر جزیل را برای خاندان محترم حکیم و همه ی بازماندگان مسألت می نماییم.(و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم)

مشهد مقدس – 25/ محرم الحرام / 1443

بیت مرحوم آیة الله العظمی شیرازی(ره)

سید محمد علی شیرازی

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

اگر پدر مقلد سيد خوئى رحمة الله باشد و خمس فرزندان صغيرش را ندهد وظيفه اى فرزند به هنگام بالغ شدن و تقليد كردن از جنابعالى چيست آيا بر او واجب است كه تمامى دارائيش را و حتّى تلف شده ها را خمسش را پرداخت نمايد؟

واجب است بر او خمس آن را بدهد و سر سالش اولين روزى است كه بر آن منفعتى گرچه از راه هديّه و مانند آن برسد و در صورت ندانستن لازم است با حاكم شرع مصالحه نمايد.

پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: (يا على هلك فيك اثنان محبّ غال و مبغض قال) يا على در خصوص تو دو نفر هلاك شدند دوستدار غلو كننده (افراطى) و دشمن ياوه گو (تفريطى) خبرهاى مستفيضى به حد تواتر رسيده است كه پيامبران به خداوند متعال به هنگام مضيقه و بلاء به نامهاى پنج تن اصحاب كساء استغاثه مى كردند، و همانا پنج تن آل عبا نورهائى بودند كه در كنار عرش تسبيح مى گفتند. ولى بعضى از فضلاء ادعّا مى كنند كه امام على بن ابى طالب (عليه السلام) را وجود حقيقتى روح و حسدش در عالم دنيا از زمان حضرت آدم (عليه السلام) بود، و در چند جا به كمك و پشتيبانى پيامبران (عليهم السلام) شتافته او عصاى موسى (عليه السلام) بود كه به اژدها تبديل گرديد، و او بود كه تخت بلقيس را به سليمان (عليه السلام) آورد و او بود به يوسف (عليه السلام) در چاه و يونس (عليه السلام) را در شكم ماهى پناه داد. تمامى اين كارها را با روح و بدن حقيقى خودش انجام داد. و آنان استدلال مى كنند بر اين با طريق بعضى روايات كه از آنهاست آنكه در كتاب (مواهب الرحمن فى مناقب سلمان) روايت شده كه امام (على بن ابى طالب) (عليه السلام)سلمان (رضوان الله تعالى عليه) را در زمان گذشته از شير نجات داد، و آن با حضرت سلمان در آويخت و او را به زمين زد. و در كتاب (على من المهد الى اللحد) تأليف سيد محمّد كاظم قزوينى روايتى نقل شده است كه امام (عليه السلام) به هنگام ولادتش سوره المؤمنون را خواند. و غير از اين روايتها كه نقل شده است. پس وقتيكه به امام ممكن شد كه پيش از نزول قران آن را بخواند همانا كه در امكان موجود بودن او پيش از تولدش خلافى نمى باشد. اين است آنكه عدّه اى با آن استدلال مى كنند. ولكن اين لازم گرفته كه معلول از علّتش مقدم باشد، يعنى پيش از ولادتش وجود حقيقى داشته باشد. و علم ضرورى هست بر آنكه اگر براى امام (عليه السلام) در عالم وجود پيش از تولدش تأثيرى با روح و بدنش بود، در صورتى كه او هنوز متولد نشده بود. لازم است كه خداوند سبحان بر او وجود را اعطاء نموده بود، همانطورى كه در فلسفه هم مقرر شده است كه وجود علّت سبب محقق شدن معلول است، و ممكن نيست كه معلول از علّت جلوتر باشد.و اگر چنانچه او موجود بوده چه داعى بر تولدش و كودكيش و بزرگ شدنش دارد همانطورى كه آن معلوم است. سئوال ما در اينجا اينست كه آيا ممكن است تصور وجود حقيقى ـ روحى و بدنى ـ بر امام (عليه السلام)و تأثير آن در عالم دنيا از زمان آدم (عليه السلام) تا زمان محمّد (صلى الله عليه وآله وسلم) نمود يا نه؟ اميدوارم كه حضرتعالى لطف فرموده و مسئله را بررسى فرمائيد، كه آن در نزد ما در نهايت اهميّت و براى حضرتعالى نزد خداوند متعال اجر و ثواب هست؟

ادعّاى ياد شده به دليل و برهانى وابسته نيست، بلكه مخالف با ضرورت و روايات بسيارى است كه وارد شده است در تعيين هم جليس سليمان كه آن آصف بن برخيا بود و روايتى در اينكه مونس حضرت يوسف در چاه جبرئيل بود و اينكه عصاى موسى از عوسج بود و آن در نزد امامان (عليهم السلام) از جمله ميراثهاى پيامبران (عليهم السلام) است و غير از اينها از روايات كه دلالت مى كنند كه ادعاى مذكور از خرافات ساده لوحانى كه كوتاه فكر و انحطاط عقلى دارند مى باشد و يا اينكه از طرف مردم اغواگرى كه براى آنها انكار ضروريات مهم نيست مى باشد. و در دو روايتى كه به آنها اشاره شد چيزى نيست كه در مقابل ضرورت مذكور مقاومت نمايند، اما روايت مواهب الرحمن در مناقب سلمان آن اگر صحت داشته باشد ـ و هر روايتى صحيح نمى باشد ـ دلالت ندارد كه امام (عليه السلام) در گذشته با اين بدن موجود بوده است بلكه آنكه روايت دلالت مى كند كه حاضر شد به شكل بدن، شايد كه آن روح مجرد بوده همانند ملائكه ها كه به شكلى مى افتند آن هم به آن شكل در آمده است، علاوه بر اين سلمان مسلمان نشد مگر بعد از هجرت، و شايد اين جريان كمى پيش از هجرت بوده باشد و آنوقت باشد كه امام به دنيا آمده بود و يا مرد بود. و امّا جريان خواندن سوره ( قد افلح المؤمنون ) آن دلالت نمى كند مگر بر اينكه خداوند متعال آيه و سوره را به هنگام ولادتش به او الهام نموده است، كوتاه سخن اينكه پوچ بودن ادعّا ما را از طولانى كردن سخن بى نياز مى نمايد.

آيا ريش تراشيدن حرام است و اندازه اى ريش چقدر است؟

بلى حرام است و اندازه اش مقدارى از ريش باقى ماند كه بگويند نتراشيده است.

حكم خوردن دواجاتى كه داراى الكل مى باشد چيست؟

جايز نيست خوردن آن مگر در موقع ضرورت سختى كه به حدّ خطر رسيده باشد و دارو هم منحصر به آن باشد.