بيانيه دفتر ايت الله العظمى حكيم (مدظله) به مناسبت فاجعه هولناک تروریستی که منجر به شهادت دست جمعی وزخمی شدن شمار فراوانی از کودکان معصوم ومعلمان شیعه مدرسه دخترانه سید الشهدا (علیه السلام) در کابل

بيانيه دفتر ايت الله العظمى حكيم (مدظله) به مناسبت فاجعه هولناک تروریستی که منجر به شهادت دست جمعی وزخمی شدن شمار فراوانی از کودکان معصوم ومعلمان شیعه مدرسه دخترانه سید الشهدا (علیه السلام) در کابل
۱۴۰۰/۰۲/۲۰

بيانيه دفتر ايت الله العظمى حكيم (مدظله) به مناسبت فاجعه هولناک تروریستی که منجر به شهادت دست جمعی وزخمی شدن شمار فراوانی از کودکان معصوم ومعلمان شیعه مدرسه دخترانه سید الشهدا (علیه السلام) در کابل

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

دادن حقوق به مرجع معيّن و يا وكيل او به جهت اينكه مورد توجه او باشد تا به منفعتهاى معنوى و مادّى برسد كفايت مى كند و ذمّه را برئ مى نمايد؟

ما در رساله اى عمليّه اى خودمان قانون آن مجتهدى كه به آن حق اداء مى شود را بيان كرديم با رعايت آن قاعده مذكور جايز است برخى از مجتهدين را به غرضهاى مزبور در صورتى كه بتواند قصد قربت نمايد ترجيح دهد.

اينجا بنايى هست در كربلا كه من و شريكهايم آن را وقف كرده ام و آن را حسينيّه كرده ايم و من متوّلى آنجا هستم و همانطورى كه مى دانيد حسينيّه ها ويران شده و آنجا خالى مانده و جايى مهمل شده كه آشغال و نجاسات مى ريزند و محلّ تخلّى و مردارها شده ( اجلكم الله ) و همانطور كه مى دانيد اين وضع با حسينيّه بودن سازگار نمى باشد و موقعيت آن از سه طرف با بناها بسته است فقط از طرف جلو باز است، و من اقدام به كشيدن ديوار جلو نمودم و درى به آن گذاشتم تا اينكه نظافت و پاكى آن حفظ شود و برگشت آنجا مكان خلوت گرديد و از ديد مردم در امان شد و محلّى براى مفاسد و فسق و فجور و انحرافات اخلاقى گرديد و باز هم مردم جلو حسينيّه و از بالاى ديوار آشغالهايشان و نجاسات را بدانجا مى انداختند و جلوگيرى از مفاسد و كارهاى بد واجب است خواه در حسينيّه باشد و يا در جاى ديگر باشد و در حسينيه واجب تر است، و فقط باقى ماند راهى كه از نظر عقلى و شرعى مورد قبول است پس معين كردم به حسينيّه نگهبان و خادمى كه مسؤوليت حمايت و نگهدارى آنجا را از همه اين اعمال ناشايست به عهده بگيرد و او همّت ورزيد و ديگر از آن مفسده ها و كارهاى زشتى كه انجام مى شد خبرى نيست و آن محل از نجاسات هم پاك گرديد بلكه حتّى از جلو آنجا نجاسات برطرف شد، و از آن چيزهايى كه شك در آن نيست اينكه تعيين نگهبان از نظر عقلى بهتر است از اينكه آنجا را واگذارى تا محل مفاسد و نجاسات گردد، و به نظر ما راه حلّى غير از اين هم هست اميدواريم كه جواب سؤالات ذيل را بفرماييد: 1 ـ آيا در گرفتن و تعيين نگهبان و يا خادم اشكال و مسؤوليت شرعى هست در صورتى كه او مؤمن و متدين به حسب ظاهر است؟ و اگر به اجازه از حاكم شرع احتياج دارد ما از حضرتعالى در اين خصوص اجازه مى خواهيم. 2 ـ تعيين كردن نگهبان لازم گرفته است كه آنجا منزلى براى آن و خانواده اش درست كرد تا آنجا را اِشغال نمايد و اعلان باشد براى كسانى كه مى خواهند در آنجا فساد نمايند كه اينجا مسكونى است ديگر آن كارها را ننمايند و خالى ماندن آن لازم گرفته كه به حال گذشته برگردد؟ و چون مرد قسمتى از روز را براى كسب نمودن بيرون مى رود لذا لازم است كه خانواده اش در آنجا باشد، لذا اجازه دادم كه منزلى ساده در آن عرصه با دستشوئى ساخته شود، و اين بناء به زمين ضرر نمى رساند از جهت فنى و نه از جهت عملى بلكه از آن براى گذاشتن سيمان و بهره بردارى كاركنان در آينده استفاده مى شود و همانطورى كه مى دانيد نبود اينها لازم گرفته كه به حال گذشته برگردد؟ 3 ـ منزلى كه ساخته شده بام آن با بوريا و حصير پوشيده شده بود و آن جلو باران را به ساكنين آنجا نمى گرفت شخص نيكوكارى سقف آن را با چيزهايى كه جلو باران را بگيرد پوشانيد و آن چيزها را تابع حسينيّه نمود؟

1 ـ مانعى از اين نيست و به تو اجازه مى دهيم و ماجور هستى انشاءالله تعالى. 2 ـ عيب ندارد و تو مجاز هستى در آن عملت اگر در آينده به وضع حسينيّه ضرر نرساند. 3 ـ اين عمل اشكالى ندارد و از خداوند متعال مى خواهيم كه به شما و به شخص مذكور توفيق عطا فرمايد و عمل هايتان را قبول نمايد.

عرف رايج كه ( ادعا كننده بايستى شاهد بياورد و انكار كننده سوگند بخورد ) اگر چنانچه متهم به جرم بگويد كه من نكرده ام بر طبق قانون بايستى سوگند ياد كند، ولى اگر متّهم سنّش كوچك باشد، و تبرئه كردن خودش مورد اطمينان نگردد، ادعا كننده بخواهد كس ديگرى كه مورد اطمينان است، به جاى انكار كننده سوگند ياد كند تا جايگزين سوگند متهم باشد، آيا اين از نظر شرع مقدس جايز است؟ و اگر آن شخص سوم از سخن متهم يقين پيدا كند و عوض آن قسم بخورد سپس بعد از مدّتى دروغ متهم آشكار گردد آيا بر شخص سوگند خورنده كفّاره واجب مى شود، و حكم شرعى در اين موضوع چيست بيان فرماييد؟

خواستن سوگند از انكار كننده از شئون حاكم شرعى است، و براى هيچ كس حق سوگند دادن نيست، در صورتى كه منظور پايان دادن به نزاع باشد، بلى براى مدّعى از انكار كننده خواستن سوگند به خاطر اينكه اطمينان نمايد عيب ندارد، و انكار كننده مى تواند خواسته آن را قبول كند ولى بر آن واجب نيست بلكه جايز است، پس بنابر آن جايز نيست براى ادعا كننده در حالت ياد شده سوگند خواستن مگر از لحاظ اينكه اطمينان بدست آورد، و واجب نيست قبول كردن خواسته او بلكه جايز است، همانطورى كه سوگند خورنده را سوگند جايز نيست مگر با يقين و گرنه گنهكار مى شود، ولى بر سوگند مذكور كفّاره نيست.