كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

در اينجا برخى از معلّمين و طلبه علوم دينى هستند كه آنها را پيش آمدهائى وادار كرده كه به بلاد غربى بيايند، و آنان هم در حال ترديد هستند كه آيا به وظيفه شرعى خود در تبليغ و تدريس علوم شرعى ادامه دهند،و يا اينكه از اين كار دست بكشند و شغل ديگرى پيدا كنند، زيرا كه زندگى در اينجا سخت است و با آن حال جمع كردن ميان دو امر سخت مى شود، و حقوق شرعى كه به بعض نماينده هاى مراجع و يا موسسّه هاى اسلامى مى رسد به علل گوناگونى به تمامى طلبه ها نمى رسد، آيا جايز است براى مبلّغ و طالب علوم دينى از وظيفه شرعى خود دست بكشد و به سراغ كار ديگرى برود، و احتياجات منطقه را بر مبلغين ناديده بگيرد؟

( لايكلّف الله نفساً الاوسعها )( ) خداوند هيچ كس را جز به اندازه توانائيش تكليف نمى كند. بلى اهميّت تبليغ در اين شهرها لازم گرفته است كه انسان اگر به مقدار كاملتر نتواند به تبليغ و درس ادامه دهد ولى به اندازه امكان گرچه مرتبه ضيعفش هم باشد بتواند انجام وظيفه نمايد بايستى ادامه دهد، و تعيين مقدار ميسر براى ما مقدور نيست،بلكه انسان بر وضع خودش آشناتر از ديگران است و انّالله وانّاالله راجعون.

اينجا معامله هايى هست كه شخصى به آن اقدام مى كند و خيلى زحمت نمى كشد بلكه واسطه مى شود ميان فروشنده اى كه نمى داند جنس خود را در كجا بفروش رساند و ميان مشترى كه نمى داند جنس مورد لزومش را از كجا بخرد آيا به اين واسطه در معامله جايز است كه منفعت زيادى بگيرد؟ كه اى بسا به قيمت فروش جنس و يا زيادتر از آن مى رسد؟

اگر از طرف مشترى مكلف باشد كه براى او جنس بخرد حق ندارد كه بيشتر از آنچه خريده است بگيرد، و اگر از طرف فروشنده مكلف باشد كه جنس او را بفروشد بر او جايز است كه آن جنس را براى خودش بخرد و سپس به خريدار به آن مبلغى كه توافق مى كنند بفروشد و او مى تواند كه هر قدر خواست سود نمايد.

دادن حقوق به مرجع معيّن و يا وكيل او به جهت اينكه مورد توجه او باشد تا به منفعتهاى معنوى و مادّى برسد كفايت مى كند و ذمّه را برئ مى نمايد؟

ما در رساله اى عمليّه اى خودمان قانون آن مجتهدى كه به آن حق اداء مى شود را بيان كرديم با رعايت آن قاعده مذكور جايز است برخى از مجتهدين را به غرضهاى مزبور در صورتى كه بتواند قصد قربت نمايد ترجيح دهد.

حدّ خورنده شراب در شرع مقدس پس از نصيحت كردن او و بعد از اصرار او به نوشيدن شراب چيست، در صورتى كه حدّ زدن عملى باشد؟

حد خورنده شراب هشتاد تازيانه است، و اگر از او نوشيدن شراب تكرار شد و حدّش زده شد، در مرتبه چهارم و يا سوم كشتن او واجب مى شود.