اگر ظاهر حال هديه كننده اين باشد كه آن مال كودك و زن هست مال آنها مى شود و براى پدر و شوهر تصرف در آن جايز نيست، ولى اگر ظاهر مال آن اين باشد كه آن براى پدر و شوهر است مال آنها مى شود، و اگر معلوم نباشد كه نظر هديه كننده چيست براى روشن شدن قضيّه بايستى به اهداء كننده رجوع نمود و از او پرسيد، و يا آن را از كسانى كه امر در ميان آنها مشكوك است بگيرد سپس احتياط نمايد و يا ميان آنها مصالحه نمايد.
اگر براى آنان در آن قبيله حق شرعى مى باشد و آنها نمى دهند، آن وقت آنها حق دارند آن را كه در او حق دارند بترسانند و ساير افراد قبيله را نمى توانند بترسانند، اما اگر حق شرعى نداشته باشند، بلكه حق عشايرى و قبيله اى داشته باشند آن وقت نمى توانند افراد قبيله و حتى شخصى را كه بر آن حق دارند بترسانند.
ظاهر اينست كه معامله صحيح است و آن از برد و باخت حرام نمى باشد زيرا كه برد و باخت حرام آنست كه به مال مالك نمى شود مگر با برنده بودن همانطورى كه بخت آزمائى اين چنين است اما معامله در اينجا عبارت است از اينكه شركت بليط را به پول كمى مى فروشد و خريدار آن را به پول كم مى گيرد به شرط اينكه اگر شماره اش مطابق آن عدد پنهانى شد كه شركت در نظر گرفته است آنوقت جايزه را بدهند.
اشكال در اين موضوع نيست كه او مقيد است طبق قانون الهى عمل نمايد، آرى در خود قانون استثناهائى هست، و حضرتش حصول آن را در جريان عقيل مشاهده نكرد تا اينكه بتواند از حكم عمومى خارج شود.