بمناسبت چهلمین روز عروج ملکوتی فقیه اهل بیت (علیهم السلام) ومرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت ایت الله العظمی حکیم (قدس سره)

بمناسبت چهلمین روز عروج ملکوتی فقیه اهل بیت (علیهم السلام) ومرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت ایت الله العظمی حکیم (قدس سره)
۱۴۰۰/۰۷/۲۸

مراسم بزرگداشتی برگزار میگردد، زمان : چهارشنبه 28 / 7/ 1400 بعد از نماز مغرب وعشا ، مکان : صحن مسجد اعظم ، بیت ایت الله العظمی حکیم (قدس سره)

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

پدرم پيرمرد است، در جوانى گناهان زيادى كرده است، و مى خواهد كه ذمهّ اش را از آنها فارغ نمايد و آنها بدين قرار است ـ دزدى دانه هاى خوردنى كرده كه نه قدرش را مى داند و نه صاحبانش را مى شناسد؟ ـ گوسفندى را كه (8) روپيه فروخته و آن گوسفند را برادرش دزدى كرده و پولش را به آن داده؟ ـ باقلا دزدى كرده كه وزن آن (100) كيلو مى باشد؟ ـ زنى را كه مردم با او دشمنى داشتند كشته به قصد اينكه مشكل از سر راه برداشته شود و اين فيصله عشايرى بود؟ ـ نماز و روزه اش را 20 سال ترك كرده و او اكنون به قضا كردن قدرت ندارد؟

نسبت به حقهاى مردم واجب است كه از صاحبان آنها جستجو نموده و رضايت آنها را بدست آورد، و اگر شناختن آنها ممكن نباشد از خدا طلب بخشش و عفو مى كند و نيّت مى كند كه عوض آنها را به هنگام قدرت پرداخت نمايد و امّا كشتن عمدى همانا علاوه بر استغفار و توبه كفاره جمع: دو ماه روزه پى در پى و آزاد كردن بنده واطعام شصت فقير بر او واجب است، امّا نماز و روزه به اندازه استطاعت قضايش واجب است و اگر توانائى نداشته باشد بايد وصيّت نمايد و براى كفاره بر افطار كردن عمدّى و فديه براى تأخير غذا واجب است و با نبود قدرت بر دادن كفاره ها تصدق به اندازه اى توانائيش مى كند و استغفار مى نمايد.

به لحاظ آنكه پروردگار عالميان بر گناه كردن و فسق و فجور راضى نيست و به هر چيزى كه انسان را بر اطاعت نكردن از خدا و به بدخلقى سوق دهد راضى نمى شود. ولى در نتيجه شرّ و بدى بيشتر از خير و نيكى مى باشد. پس چرا اين جريان را از دوران اوّل خلقت در بشر قرار داده است؟

خداوند متعال اين جريان را در بشر بطوريكه مجبور باشد قرار نداده است. و فقط در بشر توانائى بر آن گذاشته و او را صاحب اختيار كردن او را قرار داده است و اگر اختيار در بشر نباشد نيكوكار نيكوكار نمى شود و گنهكار گنهكار نمى گردد، و چنانچه نبود وجود اختيار كننده شرّ و بدى و دعوت كننده به راه بد و كوشش كننده براى تحقق آن و تلاش كننده به فراگيرى و عمومى بودن بدى، براى نيكوكاران و دعوت كنندگان به نيكوكارى فضيلتى نمى بوده و هم چنين براى شكيبائى و استقامت برترى نمى بود و جهادگران و از جان گذشتگان در راه خدا را منقبتى ظاهر نمى شد، و هم چنين فضيلت اخلاص و از خود گذشتگى به خاطر او برملاء نمى گشت، و از خود گذشتگى بدانجا كشيد كه خونهاى پاك ريخته شد تا درخت دين آبيارى گردد و توانائيهاى جالبى براى دعوت به خير از خود نشان دادند، و بدين جهت آنان در دنيا مستحق مدح و ثنا و تقدير و تشكر گرديدند، و در آخرت به ثواب فراوانى نايل آمدند، و بهترين درجه هاى مقربين و اعلاى منازل مقربين را حيازت نمودند و به رضوان از خداوند اكبر فايز شدند. اين آنيستكه براى ما شناخت فائده آن ميسور گرديده، گرچه به تمامى اطراف حكمت افعال خداوند جل شانه نمى توانيم پى ببريم ( و اذ قال ربك للملائكة انى جاهل فى الأرض خليفة قالوا اتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدّماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك قال انى اعلم ما لاتعلمون ). (به خاطر بيار) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روى زمين جانشينى (نماينده اى) قرار خواهم داد (فرشتگان) گفتند (پروردگارا) آيا كسى را در آن قرار مى دهى كه فساد و خونريزى كند؟ ما تسبيح و حمد تو را به جا مى آوريم، و ترا تقديس مى كنيم، پروردگار فرمود: من حقايقى را ميدانم كه شما نمى دانيد. پس منزه است آنكه از افعال آن به خاطر كمال حكمتش سئوال نمى شود، ولى آنان مسؤولند و حمد براى خدائيست كه پرورش دهنده عالميان است ( والحمد لله رب العالمين ) .

در بانك مملكت ما يك دينار و نصف بحرين، مساوى يك دينار كويتى است ولى در بانك دينار قديمى كويت هست كه رايج بازار نيست آن را به نيم دينار مى فروشند آيا فروختن دينار قديمى جايز است و در اين فرض همان دينار قديمى در خود كويت به دينار رايج فروخته مى شود حكم آن كسى كه نمى داند وضع را چگونه است آيا مغبون شمرده مى شود يا نه؟ و اگر مشترى اين دنيارهاى قديمى را از اشخاصى كه غير محلى هستند خريد و خبر دادن به آنها كه مغبون هستيد امكان نداشت آيا آن كسى كه اين دينارها خريده است حكم آن چيست آيا آن دينارها در حكم مجهول المالك هستند و يا مال مخلوط به حرام است و با جواب مسئله روشن فرماييد كه آيا تنها با سود بردن بايد خمس آن را بدهد؟

از سؤال آشكار مى شود كه دينار قديم كويتى در بحرين به نيم دينار فروخته مى شود در صورتى كه در كويت معادل يك دينار رايج است و فرقى ندارد اگر منظور اين باشد در فروختن آن به نصف دينار مغبونى نيست زيرا مغبونى تابع محل معامله است و تنها ندانستن فروشنده از قيمت آن در كويت آن را مغبون نمى كند، و بر فرض مغبون شدن مى تواند معامله را فسخ نمايد و معامله باطل نمى شود و دينار در ملك مشترى باقى مى ماند و ديگر مجهول المالك نمى شود، و اما از جهت خمس دادن خمس تا رسيدن سر سال واجب نيست.