دیدار مرجع عالیقدر اقای حکیم (مدظله) با آقای‌ نبیه‌‌بری‌ رئیس‌ مجلس‌ نمایندگان‌ لبنان وهیئت همراه

دیدار مرجع عالیقدر اقای حکیم (مدظله) با آقای‌ نبیه‌‌بری‌ رئیس‌ مجلس‌ نمایندگان‌ لبنان وهیئت همراه
۱۳۹۸/۰۱/۱۴

مرجع عالیقدر جهان تشیع حاج سید محمدسعید حکیم (مدظله) از آقای‌ نبیه‌‌بری‌ رئیس‌ مجلس‌ نمایندگان‌ لبنان وهیئت همراه استقبال کرد

در این دیدار اقای نبیه بری از مهمان نوازی تقدیر وتشكر كرد، ایشان همچنین به مرجعیت ومردم عراق پیروزی بر تروریسم تکفیری را تبریک گفتند، و از نقش مرحعیت دینی در دستیابی به این پیروزی عظیم را ستود.

به نوبه خود اقای حکیم (مدظله) بر اهمیت گسترش فرهنگ گفتگو ، اعتدال و همزیستی میان قشرهای مختلف جامعه که برگرفته شده از فرهنگ اسلامی که نقش بسزایی در حل مشکلات منطقه وکاهش درگیری ها می شود ، تأکید کردند

معظم له همچنین بر اهمیت اتحاد وانسجام ووحدت کلمه  بین دو کشور, برای خدمت به منافع مردم عراق و لبنان, تاکید کردند

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

در انگلستان بازيچه اى هست كه آن را بليط بخت آزمائى (اللوترى) گفته مى شود كه آن را شركت سهامى چاپ مى كند و در آن صورت چهارده رقم شماره هست و بليط بخت آزمائى را به مبلغ ارزان مى فروشد كه اختيار مى كند شركت كننده در آن بازى عدد شش رقمى را، و اگر آن عدد با شماره هاى پنهانى كه در نظر گرفته شده است مطابق آمد آنوقت شركت كننده به جايزه اى بزرگى كه اى بسا به ميليون ها تومان برسد دست خواهد يافت در صورتى كه شركت اعلان مى كند كه برخى از منفعت هاى مسابقه در كارهاى خيريّه كه نزد آنها هست صرف مى شود، آيا جايز است كه مسلمان يك بليط اين چنينى را بخرد به نيّت اينكه شايد برنده باشد و متعهد مى شود كه اگر برنده شدم قسمتى از آن و يا كلّ آن را در نيكوكاريهاى اسلامى خرج خواهد كرد و اين مال را از دست اينها بدر خواهد آورد؟

ظاهر اينست كه معامله صحيح است و آن از برد و باخت حرام نمى باشد زيرا كه برد و باخت حرام آنست كه به مال مالك نمى شود مگر با برنده بودن همانطورى كه بخت آزمائى اين چنين است اما معامله در اينجا عبارت است از اينكه شركت بليط را به پول كمى مى فروشد و خريدار آن را به پول كم مى گيرد به شرط اينكه اگر شماره اش مطابق آن عدد پنهانى شد كه شركت در نظر گرفته است آنوقت جايزه را بدهند.

دكتر جرّاح در صورتى كه عمل جرّاحيش بدون اينكه كوتاهى و يا مسامحه كند نتيجه بخش نباشد ضامن است يا نه و آيا اينكه ضامن نبودن كه متعارف است ميان مردم، مى تواند شرط ضمنى باشد و ضمانت را ساقط نمايد؟

دكتر جرّاح در صورت تقصير ضامن است، و در صورت عدم كوتاهى باز هم ضامن است مگر اينكه از مريض و يا از ولىّ آن تبرئه بگيرد اگرچه قاصر هم بوده باشد، مثل اينكه موقع عمل كردن شعورش را از دست بدهد، و اما متعارف بودن عدم ضمانت ميان مردم كافى در برائت نيست اگر اقدام كردن مريض و يا ولىّ آن بر عدم ضمانت مبتنى نباشد، بلكه لازم است. كه مريض و يا ولىّ مريض اقدام به برائت نمايند گرچه آن هم شرط ضمنى ارتكازى در نزد هر دو طرف باشد كه آن شرط هم از واقعيت موجود در نزد مردم استفاده شود.

شخصى كه وفات نموده و او اولادى و مادرى براى ايشان (يعنى همسرى براى متوفى) به يادگار گذاشته و اين همسر را مال مخصوصى براى خودش بوده و از آن مال طبقه دوم منزل موروثى ورثه ها را به عنوان نزديكى بخدا و يا به عنوان تأمين آينده فرزندانش بنا كرد، و آن منزل را با دو طبقه اش فروختند، مادر علاوه بر هشت يكش پول اضافى در مقابل طبقه بالائى كه ساخته است مى خواهد: الف: آيا مادر حق دارد پول اضافه بر هشت يك بخواهد؟ ب: اگر حق نداشته باشد چيز اضافى براى صرف مالش در خانه بخواهد وجه آن را بيان فرمائيد؟ ج: و اگر حق داشته باشد كه علاوه بر هشت يك خودش بخواهد آنهم به چه عنوانى است اميدواريم كه توضيح دهيد؟

اگر آن مال را به اجازه فرزندانش و يا به اجازه ولى فرزندانش در صورتى كه صغير باشند خرج كرده است و خرج نمودش بدين عنوان است كه مال فرزندانش باشد نمى تواند پول طبقه بالا را بگيرد و همچنين وجهى كه براى ساختن آن نموده است نمى تواند مطالبه نمايد بلكه تمامى وجه آن طبقه مال فرزندانش مى باشد، و به عهده آنها چيزى نمى باشد اما اگر مالش را به طبقه بالا خرج نموده است كه طبقه بالا مال خودش باشد و اين كار با رضايت آنان و يا به رضايت ولىّ (سر پرست) فرزندان باشد در اين صورت حق دارد كه وجه طبقه بالا را بگيرد، پس اگر قيمت طبقه دوم يك چهارم قيمت منزل باشد يك چهارم قيمت آن را موقع فروش مستحق مى باشد. و اگر بناء و ساختن آن با اجازه فرزندان و يا ولى آنان نباشد بناء آن بدون حق مى باشد، كه اگر در موقع بناء آن متوجه بود كه بدون حق اقدام مى نمايد آنوقت فرزندان حق دارند كه آن بناء را از بين ببرند و حق دارند كه اجاره آن را از هنگام بناء تا وقت فروش از مادرشان بگيرند، و مادر را قيمت طبقه بالا كه مستحق خراب كردن مى باشد مى رسد پس اگر قيمت طبقه مذكور كه مستحق از بين بردن و منهدم نمودن است ثمن (يك هشتم) باشد از تمامى منزل به او يك هشتم (ثمن) قيمت خانه موقع فروش مى رسد و امّا اگر از راه احسان به آنها بناء كرده باشد و آنها هم تحويل گرفته باشند گرچه بعد از بناء تحويل گرفته باشند، به مادر از پول آن چيزى نمى رسد بلى از آنچه از ميّت باقى مانده است يك هشتم (ثمن) از قيمت بناى ساختمان بغير از زمين در هر حال به مادر مى رسد.