استقبال مرجع عالیقدر تشیع اقای حکیم (مدظله) از رئیس جمهوری اسلامی ایران دکتر شیخ حسن روحانی وهیئت همراه

استقبال مرجع عالیقدر تشیع اقای حکیم (مدظله) از رئیس جمهوری اسلامی ایران دکتر شیخ حسن روحانی وهیئت همراه
۱۳۹۷/۱۲/۲۳

مرجع عالیقدر ایت الله العظمی الحکیم (مدظله) امروز چهارشنبه با رئیس جمهوری اسلامی ایران دکتر شیخ حسن روحانی وهیئت همراه دیدار کردند، که در این دیدار رئیس جمهور خلاصه ای از مذاکرات خود را با دولت عراق بیان نموده اند

اقای حکیم (مدظله) با اشاره بر ضرورت توجه مسئولین به شرایط دشوار اقتصادی، وتأثیر آن بر زندگی مردم، تاکید کردند.

معظم له همچنین با اشاره به اینکه همدردی مسئولین با مردم، موجب صبر وشکیبایی مردم برای تحمل مشکلات وسختی های معیشتی، وهمچنین سبب اعتماد وتشکر وقدردانی مردم از زحمات  مسئولین می شود، تاکید نمودند.

ايشان همچنین بر اهمیت گفتگو سیاسی بین مقامات مسؤول منطقه در حل مشکلات و اختلاف نظر با عقل و صبر و شکیبایی وبرای از بین بردن تنش ها، تاکید نمودند.

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: (يا على هلك فيك اثنان محبّ غال و مبغض قال) يا على در خصوص تو دو نفر هلاك شدند دوستدار غلو كننده (افراطى) و دشمن ياوه گو (تفريطى) خبرهاى مستفيضى به حد تواتر رسيده است كه پيامبران به خداوند متعال به هنگام مضيقه و بلاء به نامهاى پنج تن اصحاب كساء استغاثه مى كردند، و همانا پنج تن آل عبا نورهائى بودند كه در كنار عرش تسبيح مى گفتند. ولى بعضى از فضلاء ادعّا مى كنند كه امام على بن ابى طالب (عليه السلام) را وجود حقيقتى روح و حسدش در عالم دنيا از زمان حضرت آدم (عليه السلام) بود، و در چند جا به كمك و پشتيبانى پيامبران (عليهم السلام) شتافته او عصاى موسى (عليه السلام) بود كه به اژدها تبديل گرديد، و او بود كه تخت بلقيس را به سليمان (عليه السلام) آورد و او بود به يوسف (عليه السلام) در چاه و يونس (عليه السلام) را در شكم ماهى پناه داد. تمامى اين كارها را با روح و بدن حقيقى خودش انجام داد. و آنان استدلال مى كنند بر اين با طريق بعضى روايات كه از آنهاست آنكه در كتاب (مواهب الرحمن فى مناقب سلمان) روايت شده كه امام (على بن ابى طالب) (عليه السلام)سلمان (رضوان الله تعالى عليه) را در زمان گذشته از شير نجات داد، و آن با حضرت سلمان در آويخت و او را به زمين زد. و در كتاب (على من المهد الى اللحد) تأليف سيد محمّد كاظم قزوينى روايتى نقل شده است كه امام (عليه السلام) به هنگام ولادتش سوره المؤمنون را خواند. و غير از اين روايتها كه نقل شده است. پس وقتيكه به امام ممكن شد كه پيش از نزول قران آن را بخواند همانا كه در امكان موجود بودن او پيش از تولدش خلافى نمى باشد. اين است آنكه عدّه اى با آن استدلال مى كنند. ولكن اين لازم گرفته كه معلول از علّتش مقدم باشد، يعنى پيش از ولادتش وجود حقيقى داشته باشد. و علم ضرورى هست بر آنكه اگر براى امام (عليه السلام) در عالم وجود پيش از تولدش تأثيرى با روح و بدنش بود، در صورتى كه او هنوز متولد نشده بود. لازم است كه خداوند سبحان بر او وجود را اعطاء نموده بود، همانطورى كه در فلسفه هم مقرر شده است كه وجود علّت سبب محقق شدن معلول است، و ممكن نيست كه معلول از علّت جلوتر باشد.و اگر چنانچه او موجود بوده چه داعى بر تولدش و كودكيش و بزرگ شدنش دارد همانطورى كه آن معلوم است. سئوال ما در اينجا اينست كه آيا ممكن است تصور وجود حقيقى ـ روحى و بدنى ـ بر امام (عليه السلام)و تأثير آن در عالم دنيا از زمان آدم (عليه السلام) تا زمان محمّد (صلى الله عليه وآله وسلم) نمود يا نه؟ اميدوارم كه حضرتعالى لطف فرموده و مسئله را بررسى فرمائيد، كه آن در نزد ما در نهايت اهميّت و براى حضرتعالى نزد خداوند متعال اجر و ثواب هست؟

ادعّاى ياد شده به دليل و برهانى وابسته نيست، بلكه مخالف با ضرورت و روايات بسيارى است كه وارد شده است در تعيين هم جليس سليمان كه آن آصف بن برخيا بود و روايتى در اينكه مونس حضرت يوسف در چاه جبرئيل بود و اينكه عصاى موسى از عوسج بود و آن در نزد امامان (عليهم السلام) از جمله ميراثهاى پيامبران (عليهم السلام) است و غير از اينها از روايات كه دلالت مى كنند كه ادعاى مذكور از خرافات ساده لوحانى كه كوتاه فكر و انحطاط عقلى دارند مى باشد و يا اينكه از طرف مردم اغواگرى كه براى آنها انكار ضروريات مهم نيست مى باشد. و در دو روايتى كه به آنها اشاره شد چيزى نيست كه در مقابل ضرورت مذكور مقاومت نمايند، اما روايت مواهب الرحمن در مناقب سلمان آن اگر صحت داشته باشد ـ و هر روايتى صحيح نمى باشد ـ دلالت ندارد كه امام (عليه السلام) در گذشته با اين بدن موجود بوده است بلكه آنكه روايت دلالت مى كند كه حاضر شد به شكل بدن، شايد كه آن روح مجرد بوده همانند ملائكه ها كه به شكلى مى افتند آن هم به آن شكل در آمده است، علاوه بر اين سلمان مسلمان نشد مگر بعد از هجرت، و شايد اين جريان كمى پيش از هجرت بوده باشد و آنوقت باشد كه امام به دنيا آمده بود و يا مرد بود. و امّا جريان خواندن سوره ( قد افلح المؤمنون ) آن دلالت نمى كند مگر بر اينكه خداوند متعال آيه و سوره را به هنگام ولادتش به او الهام نموده است، كوتاه سخن اينكه پوچ بودن ادعّا ما را از طولانى كردن سخن بى نياز مى نمايد.

آيا در نماز جماعت شرط است كه انسان عدالت پيشنماز را احراز كند و چگونه مى توان احراز كند؟

بلى لازم است كه عدالت پيشنماز به هنگام نماز خواندن پشت سر آن احراز گردد و احراز يا با بيّنه (دو شاهد عادل) است و يا آن اندازه با آن افت و خيز كند كه علم به عدالتش بياورد، و يا به نيكو بودن ظاهر حالش بواسطه اى اينكه خوبى از او ديده شود و بدى از او به كسانى كه رفاقت و معاشرت مى كنند نرسد پى ببرد.

رأى حضرتعالى درباره روزه اى كه ميان مردم معروف به روزه اى زكريّا و آن روزه اى روز يكشنبه از اوّلين هفته اى شعبان است به طورى كه مردم به روزه گرفتن در آن روز اهميت مى دهند و شرعى بودن آن را ادعّا مى كنند آيا روزه گرفتن اين روز به نيّت روزه اى زكريّا جايز است؟

بطور عموم روزه گرفتن مستحب است ولى از نظر شرعى در آن روز به عنوان روزه زكريّا وارد نشده است و آوردن آن بدين عنوان كه آن مستحب خاصّى هست بدعت و حرام است و خداوند سبحان عالم است.