مقصود از اين در وضع زندگانى عمومى خودش به آنچه در محله اى خودش هست بسنده كند به طورى كه بيرون رفتن از محلّه يك حالت فوق العاده و استثنائى باشد و همانند سفر كردن باشد، و اين با اشخاص تفاوت مى كند و بعضى از اشخاص هستند كه لوازمات اجتماعى خودش را از تمامى اطراف شهر تهيّه مى كند آنوقت تمامى شهر بر او وطن شمرده مى شود و برخى لوازمات را فقط از محله اى خود فراهم مى نمايد و احتياج در ساير شئون زندگيش به محله هاى ديگر ندارد آنوقت محله اى آن وطنش مى باشد نه محله هاى ديگر و تشخيص با عرف است.
اگر دو ماه روزه بدون اينكه ماهها را معيّن كند نذر كرده، باشد خوردن روزه و گرفتن آن در دو ماه پى در پى ديگر جايز مى باشد مگر اينكه روزه بكلّى به او ضرر نمايد آنوقت نذرش ساقط مى شود.
آرى جايز است اين چونكه آن زكات مستحب است ولى بهتر اين است كه اوّل زكات را زن هاشميّه اخراج كند و بدهد به آن مرد سپس آن دست بدست ميان خانواده اش بگرداند.