كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

اميدوارم كه قاعده اى آغاز مسافت را در شهرهاى بزرگ بطور واضح بيان فرمائيد؟ و اينكه از كجا مبداء حساب مى شود آيا كنار محله است، آنوقت جدا شدن محله ها را چگونه تشخيص دهيم؟ و يا به لحاظ خريدهاى روزانه است؟ و يا به جهت تمامى ارتباطات ميان محله ها است؟ مخصوصاً كه احتياجات اهل شهرهاى بزرگ براى بعضى ها پيچيده است مثلاً اى بسا دكتر متخصص در محلّه پيدا نمى شود و يا برخى از لوازمات چرخ ها و ماشين ها در محله مقدم مى باشد و يا به خاطر كمتر بودن رابطه هاى اجتماعى آن ميان اهل يك شهر بزرگ تردد به آن محله ها كمتر مى شود؟ آيا اين و همانند آن باعث مى شود كه آغاز مسافت براى شكست خواندن نماز آخر محلّه را قرار دهيم، اميد است كه قاعده اى اين را به تفصيل بيان فرمائيد؟

مقصود از اين در وضع زندگانى عمومى خودش به آنچه در محله اى خودش هست بسنده كند به طورى كه بيرون رفتن از محلّه يك حالت فوق العاده و استثنائى باشد و همانند سفر كردن باشد، و اين با اشخاص تفاوت مى كند و بعضى از اشخاص هستند كه لوازمات اجتماعى خودش را از تمامى اطراف شهر تهيّه مى كند آنوقت تمامى شهر بر او وطن شمرده مى شود و برخى لوازمات را فقط از محله اى خود فراهم مى نمايد و احتياج در ساير شئون زندگيش به محله هاى ديگر ندارد آنوقت محله اى آن وطنش مى باشد نه محله هاى ديگر و تشخيص با عرف است.

زنيست كه دو ماه پى در پى روزه نذزى دارد، و موقع گرفتن روزه خونريزى دائمى مى نمايد و قطع نمى شود مگر اينكه روزه را نگيرد، حكم روزه آن و قضاى روزه چگونه است؟

اگر دو ماه روزه بدون اينكه ماهها را معيّن كند نذر كرده، باشد خوردن روزه و گرفتن آن در دو ماه پى در پى ديگر جايز مى باشد مگر اينكه روزه بكلّى به او ضرر نمايد آنوقت نذرش ساقط مى شود.