كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

در سال 1980 شخصى به من مبلغ ( 600 ) دينار عراقى داد تا اينكه من با مبلغى كه مى خواهم بفرستم به مملكت ديگرى آن را هم بفرستم و من آن را با پول خودم بواسطه شخصى كه مورد اطمينان بود و هميشه به توسط آن مى فرستادم باز هم توسط آن فرستادم و پس از مدّتى خبر آمد كه آن واسطه را زندانى كرده اند و به من خبر رسيد كه آن واسطه هم توسط كس ديگرى فرستاده است و در سال 1990 به هنگام ديدار يكى از نزديكان در آن مملكت روشن شد كه آن مبلغ نرسيده است و اكنون مى خواهند كه من آن را به حساب دلار بدهم اميد از محضرتان اين است كه نظر شرع مقدس را درباره حلّ اين موضوع بيان فرماييد.

بر تو ضمانت آن و عوض كردن واجب نيست در صورتى كه در امانت خيانت نكرده باشى اما اگر كوتاهى كرده باشى ضامن هستى: مثل اينكه دهنده پول كس ديگرى را معين كرده بود كه توسط آن بفرستى، و يا آن شخصى كه پول را به آن دادى مورد اطمينان نبوده و در اين موقع هم اگر عين همان پولى را كه آن شخص به تو داده بود كه بفرستى فرستاده اى همان مقدار دينار مى توانند مطالبه نمايند ولى اگر تبديل به دلار كرده باشى و به آن واسطه دلار دادى به دلار ضامن مى شوى.

شخصى نذر كرده است كه برّه اى را بكشد، آن را خريد كه در روز آينده بكشد هنگام صبح ديد برّه مرده است حكم اين نذر چيست اگر با شرطهاى شرعى نذر واقع شده باشد، اگر با شرايط شرعى نشده باشد يعنى بدون صيغه شرط شده اى (لله علّى نذر) نذر كرده باشد حكمش چيست؟

اگر نذر با صيغه شرعى شده باشد واجب است كه برّه ديگرى بگيرد و بكشد تا به نذرش وفا كند، ولى اگر اينطور نباشد واجب نيست كه برّه ديگرى بخرد، لكن بهتر براى آن خريدن برّه ديگرى است كه وفاء به نذرش نمايد اگر چه وفا كردن به او واجب نيست.

خداوند متعال در قران مجيد فرموده است ( خذالعفو و امربالعرف و اعرض عن الجاهلين و اما ينزغنك من الشيّطان نزغٌ فاستعذ بالله انه سميع عليم )اعراف 199 با آنها مدارا كن و عذرشانرا بپذير، و به نيكيها دعوت نما، و از جاهلان روى بگردان (و با آنان ستيزه مكن) و هر گاه وسوسه اى از شيطان به تو رسد به خدا پناه بر، كه او شنونده و دانا است.تفسير دو آيه چيست؟ و خداوند عزوجل به حضرت رسول (صلى الله عليه وآله وسلم) عفو و امر بمعروف را خطاب مى فرمايد؟

در برخى از روايات آمده است كه مراد از آن امر به عفو از مردم است، همانطوريكه در بعضى تفسيرها آمده است كه مقصود از اخذ عفو آنكه از اموال مردم اخذ مى شود كه مازاد از احتياجاتشان باشد بيان گر اينست كه اجحاف نمودن و زياده از حد گرفتن جايز نمى باشد و مقصود از معروف همانا عرف و خصلتهاى پسنديده است.