اگر افراد قبيله با رضايت خودشان اتفاق نمايند كه مالى بدهند و آن را براى خرج در مشكلات و احتياجاتى كه پيش مى آيد معين نمايند نافذ و صحيح مى باشد و به آن مال خمس واجب نمى شود.
اگر دهنده چك بدهكار به گيرنده باشد و بناء بر اين باشد كه چك را داده تا وامش را به بانك تحويل دهد آن وقت ذمّه اش بريئى مى شود اگر چه وام را تحويل نگيرد، اما اگر دادن چك مبتنى بر تحويل دين به بانك نباشد بلكه تنها وكيل نمودن باشد كه وام را از حساب چك دهنده بردارد آن وقت تا آن وام را نگرفته ذمّه چك دهنده بريئى نمى شود، و همه اين در آن صورتى است كه بانك دولتى نباشد ولى اگر دولتى باشد آن وقت لازم است در بريئى بودن ذمّه چك دهنده آن مبلغ را بگيرد و حكم مجهول المالك بر آن جارى كند سپس با آن پرداخت شدن وام را از طرف چك دهنده قصد نمايد.
اول به آتش كشيده شدن در ارث اثر ندارد، بلكه معيار در ارث بردن جلوتر مردن است و آنكه بعد از آن مرده از آنكه جلوتر مرده ارث مى برد، و در صورت اشتباه و احتمال جلوتر بودن هر كدام از آنها و يا همزمان مردن آنها ديگر نمى توانند از يكديگر ارث ببرند، بلكه ميراث از آن وارث باقيمانده است، نه آنكه مشتبه است.