بمناسبت چهلمین روز عروج ملکوتی فقیه اهل بیت (علیهم السلام) ومرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت ایت الله العظمی حکیم (قدس سره)

بمناسبت چهلمین روز عروج ملکوتی فقیه اهل بیت (علیهم السلام) ومرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت ایت الله العظمی حکیم (قدس سره)
۱۴۰۰/۰۷/۲۸

مراسم بزرگداشتی برگزار میگردد، زمان : چهارشنبه 28 / 7/ 1400 بعد از نماز مغرب وعشا ، مکان : صحن مسجد اعظم ، بیت ایت الله العظمی حکیم (قدس سره)

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

اگر انسان در برخى از جزئهاى دوتا سجده اى سهو دو باره سهو كند آيا بر او واجب است بر آن دو سجده اى سهو بجا بياورد؟

واجب نمى شود بر آن سجده اى سهو براى سهو كردن در سجده اى سهو بلى اگر سهو در نقص سجده باشد احتياط وجوبى اينست كه تدارك سجده اول نمايد اما اگر به زياده باشد باطل نمى كند سجده هاى اوّلى را.

مؤمن ذكر شده در مسأله هاى پيشين او را برادرى هست كه در سالهاى هشتاد (1980 ميلادى) در يكى از ادارات دولتى كار مى كرد و مزد خودش را از دولت مى گرفت بدون اينكه از حاكم شرعى اجازه بگيرد (و خودش هم متوجه اين مسئله نبود) و دولت به خرج خودش او را به خارج فرستاده تا اينكه معلومات خود را در رشته اى خودش تكميل نمايد، و اين برادر از اين اعزام به خارج استفاده اى مادى از اموال و لباسها براى خود و خانواده اش نموده است و نه او و نه افراد خانواده اش به اموالشان خمس نمى دهند و براى آنان سر سال نيست و از خمس غير از نامش چيزى ديگرى نمى دانند، ولى اكنون مؤمن مزبور به مسأله اى خمس متوجه شده است آيا راهى پيدا مى شود كه لباسهائى را كه برادرش خريده است لباسهاى شرعى باشد تا اينكه آنها را در نماز و غير نماز مورد استفاده قرار دهند، (و او در اين زمان احتياج به آنها دارد) زيرا كه آن اموال كه خريده شده بدون اجازه اى حاكم شرع بوده و از لحاظ اينكه خمس آنها داده نشده است، آيا بر مؤمن نامبرده لازم است كه نمازهايش را كه در اين لباسها در گذشته خوانده است اعاده نمايد؟ در صورتى كه مى دانيم اين لباسها ملك تمام برادران است و ملك شخص خاصّى نمى باشد؟

نماز صحيح است و اعاده اش واجب نيست و لباسها هم ملك او است كه تصرف كردن در آنها جايز است و گرفتن مال گذشته بدون اذن حاكم شرع حكمش همانطورى است كه در جواب مسئله اى پيشين گفته شد.

آيا مفهوم غناء در نظر حضرتعالى به عرف باز مى گردد و تشخيص آن با عرف است؟

غناء آن آواز خوانى است كه مشتمل به بر گرداندن صدا و كشيدن آن است به سبك مخصوصى كه در نزد اهل فسق و خوش گذرانها مى باشد. و منظور از آن اين نيست كه در حال حاضر طرب آور باشد تا اينكه آواز خوانى كه در نزد اهل فسق و عياشها است حلال باشد، بلكه هر آنچه ساختار آن بر خوشگذرانى لهوى است بوسيله اى بدر رفتن از موقعيت جدّى و واقعيت حاضر به سوى نوعى از بيهوده كه ساختار آن هم توجه دادن به خواسته هاى نفسانى و بيدار كردن غرائز آن و برانگيختن مشاعر آن با آواز خوانى غنائى است مى باشد در حالى كه رغبت آن را براى بيشتر بودن شادمانى و يا غمگينى و يا فخر نمودن و يا عشق ورزيدن... برطبق غرضهاى گوناگون اشباع و سير مى نمايد.