كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

در زمان كنونى رايج شده كارتهاى اعتبار ( كريدت كارت ) كه بانكها اين كارت را به كارمندانش هر سال در مقابل ده پوند مى دهد تا اينكه كارمند مبلغ زيادى پول غير از موجودى خودش در بانك ( او فردرافت ) را هر وقت خواست به عنوان قرض بوسيله همان كارت استفاده نمايد و آن را تا يك ماه پرداخت نمايد و اگر از يك ماه گذشت بانك سود ( 5/1% ) يك و نيم درصد مى گيرد حكم معامله كردن با اين كارتها با اين سود چيست؟

معامله ياد شده بخودى خود حلال است، زيرا كه رسم ساليانه اى كه كارمند مى دهد ـ و آن ده پوند است ـ سود وام نيست بلكه آن هبه است از آن به دولت كه مشروط است به وام دادن و اين حرام نيست بلكه حرام آن وام است كه در آن سودى شرط شده باشد، بلى لازم است كه وظيفه مجهول المالك را كه در جواب سؤال سابق گفته شد بر آن جارى نمود اگر بدانيم كه از دست مسلمان مرور كرده است و يا در مملكت اسلامى بوده باشد همانطورى كه در فرض عدم پرداخت در يك ماه و ثابت شدن سودى كه گفته شد لازم است كه موقع پرداخت به عنوان جريمه دولت پرداخت نمايد و به قصد سود وام ندهد همان طورى كه همانند اين در جواب سؤال پيشين گفته شد.

آيا استفاده كردن از قرص هاى ضد حاملگى از نظر شرعى جايز است؟ و علت آن چيست؟

بلى جايز است مادامى كه زيان شديدى به سلامتى زن نزند، و سئوال كردن از علت جواز معنى ندارد، زيرا كه حرام بودن به دليل و علت احتياج دارد.

و چادر مانع از شنيدن صداى خانمها نمى شود حكم آن چيست؟

اگر صداى آنها شهوت انگيز باشد حرام است كه بشنوانند و بهتر است كه از اين كار خوددارى نمايند.

به لحاظ آنكه پروردگار عالميان بر گناه كردن و فسق و فجور راضى نيست و به هر چيزى كه انسان را بر اطاعت نكردن از خدا و به بدخلقى سوق دهد راضى نمى شود. ولى در نتيجه شرّ و بدى بيشتر از خير و نيكى مى باشد. پس چرا اين جريان را از دوران اوّل خلقت در بشر قرار داده است؟

خداوند متعال اين جريان را در بشر بطوريكه مجبور باشد قرار نداده است. و فقط در بشر توانائى بر آن گذاشته و او را صاحب اختيار كردن او را قرار داده است و اگر اختيار در بشر نباشد نيكوكار نيكوكار نمى شود و گنهكار گنهكار نمى گردد، و چنانچه نبود وجود اختيار كننده شرّ و بدى و دعوت كننده به راه بد و كوشش كننده براى تحقق آن و تلاش كننده به فراگيرى و عمومى بودن بدى، براى نيكوكاران و دعوت كنندگان به نيكوكارى فضيلتى نمى بوده و هم چنين براى شكيبائى و استقامت برترى نمى بود و جهادگران و از جان گذشتگان در راه خدا را منقبتى ظاهر نمى شد، و هم چنين فضيلت اخلاص و از خود گذشتگى به خاطر او برملاء نمى گشت، و از خود گذشتگى بدانجا كشيد كه خونهاى پاك ريخته شد تا درخت دين آبيارى گردد و توانائيهاى جالبى براى دعوت به خير از خود نشان دادند، و بدين جهت آنان در دنيا مستحق مدح و ثنا و تقدير و تشكر گرديدند، و در آخرت به ثواب فراوانى نايل آمدند، و بهترين درجه هاى مقربين و اعلاى منازل مقربين را حيازت نمودند و به رضوان از خداوند اكبر فايز شدند. اين آنيستكه براى ما شناخت فائده آن ميسور گرديده، گرچه به تمامى اطراف حكمت افعال خداوند جل شانه نمى توانيم پى ببريم ( و اذ قال ربك للملائكة انى جاهل فى الأرض خليفة قالوا اتجعل فيها من يفسد فيها و يسفك الدّماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك قال انى اعلم ما لاتعلمون ). (به خاطر بيار) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روى زمين جانشينى (نماينده اى) قرار خواهم داد (فرشتگان) گفتند (پروردگارا) آيا كسى را در آن قرار مى دهى كه فساد و خونريزى كند؟ ما تسبيح و حمد تو را به جا مى آوريم، و ترا تقديس مى كنيم، پروردگار فرمود: من حقايقى را ميدانم كه شما نمى دانيد. پس منزه است آنكه از افعال آن به خاطر كمال حكمتش سئوال نمى شود، ولى آنان مسؤولند و حمد براى خدائيست كه پرورش دهنده عالميان است ( والحمد لله رب العالمين ) .