عيب ندارد، و اثرى ندارد مگر اينكه فرزندان شير دهنده به فرزندان برادر محرم مى شوند، زيرا كه آنان اولاد برادرشان مى شوند، ولى اگر شير نداده بود اولاد عمويشان مى شد و ازدواج فرزندان عمو جايز است ولى ازدواج با برادر زاده جايز نيست.
كفايت نمودن به سجده اى سهو برگشت آن به اين است كه قضاى تشهد فراموش شده با تشهدى كه در ضمن سجده سهو است بجا مى آيد پس آن در حقيقت قضا است به تشهد فراموش شده كه تداخل مى كند با تشهدى كه در ضمن سجده سهو است نه اينكه قضا ساقط مى شود و تمامى سجده اى سهو از آن خارج است و به سبب سهو واجب مى باشد اين همان چيزى است كه جمع كردن ميان دليل ها آن را تقاضا مى كند، و شايد كه عوض كردن عبارت و رفع ابهام بهتر باشد.
جايز نيست بر او كه بدون اجازه پدرش برادرش را بزند، زيرا كه براى او ولايت بر آن نيست، و در صورتى كه اجازه دهد لازم است كه بر زدنهاى كمى اكتفاء كند مگر اينكه احتياج به زياد باشد.