مجلس ختمى از طرف دفتر معظم له (اصفهان)

مجلس ختمى از طرف دفتر معظم له (اصفهان)
۱۴۰۰/۰۷/۲۸

و هئيت حيدرية نجفى هاى مقيم اصفهان در روز يكشنبه 1400/06/21 در حسينيه نجفى هاى مقيم اصفهان برگزار مى شود.

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

مردى كه مادرش و خواهرش و دختر خواهرش را در مكانهاى مرگ زا به آتش كشيد و شاهد جريان دو تا دختر كوچك بود كه سنّ اولى شش سال و نيم و سنّ دومى پنج سال و نيم بود آنها جريان را اين چنين تعريف كردند كه مرد اول مادرش را و پس از آن خواهرش را و در آخر دختر خواهرش را به آتش كشيد، ولى بدست آوردن اينكه كدامين آنها در اول روحش از بدن خارج شد نه بوسيله دكتر و نه از روى تحقيق ممكن نيست، و در اينجا غير از آن دو كودك شاهد ديگرى نيست كه ترتيب قتل را توضيح دهد و قاتل هم فرار كرده است: 1 ـ آيا دختر از مادرش كه اول آن به آتش كشيده شده ارث مى برد؟ 2 ـ و آيا دختر دختر آن هم از مادرش كه در مرحله دوم به آتش كشيده شده ارث مى برد؟

اول به آتش كشيده شدن در ارث اثر ندارد، بلكه معيار در ارث بردن جلوتر مردن است و آنكه بعد از آن مرده از آنكه جلوتر مرده ارث مى برد، و در صورت اشتباه و احتمال جلوتر بودن هر كدام از آنها و يا همزمان مردن آنها ديگر نمى توانند از يكديگر ارث ببرند، بلكه ميراث از آن وارث باقيمانده است، نه آنكه مشتبه است.

ـ نزد ما در كربلاى مقدّس حسينيّه هست كه در زمانهاى اخير ويران شده و در آنجا اثاثى و مبلغى كه مخصوص آنجا بود و همه آن اثاث و مبلغ به بصره منتقل شده و در خود منطقه ما مسجد نيست كه احتياج زيادى به تعمير دارد، آيا گرفتن اين مبلغ براى بناى مسجد و گذاشتن اثاث در آنجا جايز است؟ و آيا گذاردن اثاث و استعمال اثاث در داخل مسجد براى اينكه تلف نشود جايز است؟ و آيا فروختن آنكه تلف مى شود جايز است؟

بكار بردن آن در حسينيه ديگرى در كربلا جايز است، در صورتى كه اين ممكن نباشد در حسينيه ديگرى استعمال آن در احتياجات آن جايز است و اگر آن هم ممكن نباشد جايز است خود آنها را در مسجد استعمال نمود بدون اينكه فروخته شود و جايز است فروختن اثاثى كه تلف مى شود و كاربرد ندارد و در عوض آن اثاثى را خريد كه صلاحيت استعمال را دارد و اكنون در جايى كه محل مصرف اثاث است استعمال گردد گرچه كمتر از آن باشد، و در صورت ممكن نبودن اين صرف آن در تمامى آنچه مربوط به بناى مسجد مى باشد خوب است.

مؤمن ذكر شده در مسأله هاى پيشين او را برادرى هست كه در سالهاى هشتاد (1980 ميلادى) در يكى از ادارات دولتى كار مى كرد و مزد خودش را از دولت مى گرفت بدون اينكه از حاكم شرعى اجازه بگيرد (و خودش هم متوجه اين مسئله نبود) و دولت به خرج خودش او را به خارج فرستاده تا اينكه معلومات خود را در رشته اى خودش تكميل نمايد، و اين برادر از اين اعزام به خارج استفاده اى مادى از اموال و لباسها براى خود و خانواده اش نموده است و نه او و نه افراد خانواده اش به اموالشان خمس نمى دهند و براى آنان سر سال نيست و از خمس غير از نامش چيزى ديگرى نمى دانند، ولى اكنون مؤمن مزبور به مسأله اى خمس متوجه شده است آيا راهى پيدا مى شود كه لباسهائى را كه برادرش خريده است لباسهاى شرعى باشد تا اينكه آنها را در نماز و غير نماز مورد استفاده قرار دهند، (و او در اين زمان احتياج به آنها دارد) زيرا كه آن اموال كه خريده شده بدون اجازه اى حاكم شرع بوده و از لحاظ اينكه خمس آنها داده نشده است، آيا بر مؤمن نامبرده لازم است كه نمازهايش را كه در اين لباسها در گذشته خوانده است اعاده نمايد؟ در صورتى كه مى دانيم اين لباسها ملك تمام برادران است و ملك شخص خاصّى نمى باشد؟

نماز صحيح است و اعاده اش واجب نيست و لباسها هم ملك او است كه تصرف كردن در آنها جايز است و گرفتن مال گذشته بدون اذن حاكم شرع حكمش همانطورى است كه در جواب مسئله اى پيشين گفته شد.