كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

آيا دختر باكره كه رشيده است مى تواند بدون اذن ولىّ ازدواج نمايد؟ و آيا ولىّ مى تواند بدون اجازه دختر او را از كسى ازدواج نمايد؟

جايز است ازدواج دختر باكره رشيده بدون اجازه ولىّ بشرط اينكه غير دائمى باشد و حرام است دخول كردن بر او و امّا عقد دائمى بدون اجازه ولىّ صحيح نيست، و امّا ازدواج كردن با دختر باكره بدون اجازه دختر حتّى در صورتى كه ولىّ هم اجازه بدهد باطل است.

اميدواريم كه براى ما مصداق مجنون (ديوانه) را بيان فرمائيد زيرا كه برخى از ديوانه ها بعض چيزها را مى فهمند و بعضى را نمى فهمند، و يا اينكه روشنتر بگوئيم بعضى تصرفاتش موافق با كار صاحبان عقل است و برخى موافق نيست و آنكه براى بعضى از اهل علم پيش آمد مى كند اينست كه مرد ديوانه و يا زن ديوانه را كه حالات ذكر شده را دارند مى آورند، آيا ازدواج نمودن آنان صحيح است اگر مختصرى معناى ازدواج و مقصود از آن را بفهمند؟ و آيا ولايت پدر و يا پدر پدر كافى است و يا اينكه فقيه و يا وكيلش در امور حسبيّه هم بايستى اجازه دهند؟ و در صورتى كه پدر نداشته باشند از كدامين شخص وكالت گرفته مى شود، و اگر كمى مى فهمد كه اين عالم آمده است تا او را ازدواج نمايد آيا گرفتن وكالت از آنها با ياد دادن عالم و گفتن آنكه عالم مى گويد كفايت مى كند، و طبيعى هست كه عالم هم احراز نمى كند كه ديوانه معناى وكالت را دانست يا نه، و نسبت به دو تا ديوانه كه هيچ چيز را نمى فهمند چگونه عقد به آنها جارى مى شود؟

معيار در بار شدن احكام ديوانگى از آنها قصد كردن به آن طورى كه در نزد صاحبان عقل معتبر است محقق نمى شود، و اين امر نسبت به كارها متفاوت است، بلى لازم است كه درك كردن او چيزى را بايستى آنچه را كه صلاح او هست و يا صلاح او نيست را درك نمايد و بفهمد، پس اگر معناى ازدواج را مى فهمد ولى اختيار كردن او و يا اختيار نكردنش آن را وابسته بر ملاحظه مصلحتش به طورى كه صاحبان عقل مى نمايند نباشد آنوقت به عمل او اعتبارى نيست، بلكه لازم است به ولىّ او كه پدر و پدر پدرش مراجعه نمود اگر ديوانگى آن از دوران كودكيش باشد احتياط وجوبى اينست كه ولايت ميان حاكم شرعى و ولىّ عرفى آن كه در نسب به او نزديكتر است مشترك مى باشد، و در اين وقت اگر ولىّ درك كرد كه او احتياج به ازدواج دارد مى تواند خودش اجراء صيغه ازدواج بنمايد، و مى تواند به اجراء صيغه خود ديوانه و يا وكيل آن اگر چنانچه معناى انشاء ازدواج و وكيل كردن را مى داند كفايت كند.

اينجا معامله هايى هست كه شخصى به آن اقدام مى كند و خيلى زحمت نمى كشد بلكه واسطه مى شود ميان فروشنده اى كه نمى داند جنس خود را در كجا بفروش رساند و ميان مشترى كه نمى داند جنس مورد لزومش را از كجا بخرد آيا به اين واسطه در معامله جايز است كه منفعت زيادى بگيرد؟ كه اى بسا به قيمت فروش جنس و يا زيادتر از آن مى رسد؟

اگر از طرف مشترى مكلف باشد كه براى او جنس بخرد حق ندارد كه بيشتر از آنچه خريده است بگيرد، و اگر از طرف فروشنده مكلف باشد كه جنس او را بفروشد بر او جايز است كه آن جنس را براى خودش بخرد و سپس به خريدار به آن مبلغى كه توافق مى كنند بفروشد و او مى تواند كه هر قدر خواست سود نمايد.