نجل المرجع الديني الكبير السيد الحكيم يحضر مجلس الفاتحة المقام ببغداد في مدينة الحرية على روح الشيخ محمد الماجدي

نجل المرجع الديني الكبير السيد الحكيم يحضر مجلس الفاتحة المقام ببغداد في مدينة الحرية على روح الشيخ محمد الماجدي
۱۳۹۹/۱۲/۰۷


حضر نجل سماحة المرجع الديني الكبير السيد محمد سعيد الحكيم (مد ظله) حجة الاسلام والمسلمين السيد عز الدين الحكيم، يوم امس الاربعاء الحادي عشر من رجب 1442 هـ، مجلس الفاتحة المقام في منطقة العطيفية، على روح معتمد مكتب السيد الحكيم في منطقة الحرية في العاصمة بغداد حجة الاسلام الشيخ محمد الماجدي (رحمه الله)، الذي وافته المنية بعد اصابته بفيروس كورونا.
وقدم السيد عز الدين الحكيم والوفد المرافق له من معتمدي المرجعية ببغداد تعازي سماحة المرجع السيد الحكيم لذوي الفقيد ومحبيه سائلين المولى عزّ وجل ان يرحم الفقيد بواسع رحمته ويسكنه فسيح جناته، وان يلهم أهله وذويه ومحبيه الصبر والسلوان إنه ارحم الراحمين وولي المؤمنين.

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

از حيواناتى كه خوردن آن حرام است خرگوش است، آيا سبب در حرام بودن آن اين است كه مادّه آن حيض مى بيند، و يا به جهت امر ديگر است؟

در خبرهاى شريف آمده است كه حرام است خوردن آن، زيرا كه آن از مسخ شدگان است، و به جهت اينكه در آن كثافت و خون هست، مهم اين است كه حرمت آن با اخبار اهل بيت (عليهم السلام) ثابت شده است و نظر كردن به علت مهم نيست.

اينجا شخصى هست كه به من مبلغى از مال پيش از سه سال داده است تا اينكه در خريد و فروش انجام وظيفه نمايم و توافق كرديم كه سود را ميان خودمان تقسيم نمائيم و به اندازه سود هر يك هم توافق نموديم، در سال اول هنگام حساب كردنم سودها را آشكار شد كه من قسمتى از سودم را خرج كرده ام اما باقيمانده سود به سرمايه اى كه جنس بود به صورت جنس اضافه نمودم و سود خودم و سود آن را به نقد تبديل نكردم زيرا كه آن شخص در عراق نمى باشد و از من سهم خودش را نخواسته است و لذا صلاح ديدم كه آن را با جنس بودن كه بهتر مى توان نگه داشت و با اميد افزايش قيمت جنس به جنس مبدل كردم و سال آينده هم جريان تكرار شد، اما در اين سال زيان بيشترى نصيب ما شد، و لذا از حضرتعالى سؤال مى كنيم آيا سهم آن از سودهايى كه آماده شده بود كه بهره گيرى براى دومين بار شود بر ذمّه من دين است همانطورى كه در نوبت اول دين بود و يا زيان به نظر اعتبار حساب مى شود: يعنى آيا زيان به سهم آن به سودهاى سالهاى گذشته اش هم حساب مى شود؟

اگر اضافه كردن سودها به سرمايه با اجازه خاص آن باشد و يا اينكه از اول كار بطور عمومى به شما حق داده و واگذار كرده است آن وقت سودها را شما مديون نمى باشيد بلكه به آن سودها زيان مى رسد و حساب مى شود، و همچنين است اگر جنسى كه سود در آن بوده به حال خود بماند و به نقد تبديل نشود و اما اگر آن جنس تبديل به نقد شود و دوباره جنس ديگرى خريده شود و از طرف آن اذنى نباشد و بطور عموم اختيار به تو واگذار نشده باشد كه سودها را به سرمايه اضافى كنى آن وقت سودها در عهده تو دين ( وام ) مى باشد و به آن زيان وارد نمى شود، خداوند توفيقش را هميشه شامل حال تو گرداند و امورات ترا مبارك نمايد.