پیام تسلیت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دام ظله

پیام تسلیت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی دام ظله
۱۴۰۰/۰۶/۱۵

انا لله و انا الیه راجعون

رحلت عالم ربانی و فقیه اصولی حضرت آیت الله سید محمد سعید طباطبایی حکیم (طاب ثراه) مایه ی تأسف و تألم گردید. ایشان در طول سالیان دراز به تربیت و آموزش طلاب و فضلاء در حوزه ی علمیه ی نجف همت گماشت و آثار علمی ارزنده ای از خود به یادگار گذاشت.

اینجانب ضایعه ی فقدان این فقیه بزرگوار را به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و حوزه های علمیه به ویژه حوزه ی علمیه ی نجف و عموم شیعیان خاصه مقلدان ایشان و بیت شریف وی تسلیت عرض نموده، علوّ درجات آن عالم فرزانه را از درگاه خداوند متعال خواستارم و برای بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل مسألت دارم.

قم ـ ناصر مکارم شیرازی

۱۳ شهریور ۱۴۰۰

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

اگر خوراكى براى رضاى خدا نذر نمايد و يا اينكه ثوابش براى امام عايد گردد و آن را به زوّار امام و يا به فقراء مى دهد، آيا خود نذر كننده و خانواده اش مى توانند از آن خوراك بخورند يا نه؟

اين با قصد نذز كننده تفاوت مى كند، پس اگر مطلق قصد نموده خوردنش جايز است ولى اگر مقيّد نموده به مقتضاى قيد بايد عمل نمايد.

آيا كار كردن پنهان از دولت در مملكت غربى جايز است؟ در صورتى كه اين كار در قانون آنها قدغن است، و آن را كار سياه مى نامند، و اگر مسؤولين اين قسمت بدانند در آينده مرا جريمه مالى مى كنند، و گاهى زندانى مى نمايند، با اينكه من و خانواده ام ماهيانه اى بحّد كفايت بلكه زياده هم مى گيريم همانطورى كه گفتم آيا جايز است يا نه؟

جواب سئوال داير مدار مخالفت قانون است و رو آوردن به آن از لحاظ به دست آوردن مال مى باشد. و موقعيّت شريعت از قانون معروف است ولى شما و تمامى غرب رفته ها در شهرهائى هستيد كه اهالى آن عادت كردند كه به قانون احترام مى گذارند و آن را مقدس مى شمارند، و قانون شكنى را بد مى شمارند، و به چشم حقارت به قانون شكن مى نگرند، در صورتى كه آنان به شما به چشم مهمانى كه به نزد آنها آمده ايد و در شهرهاى آنها سكونت كرده ايد مى نگرند، و آنها خود مى بينند كه به شما نيكى كرده اند به هنگاميكه شما را قبول كردند و مهمانتان نمودند، و با شما مثل خودشان معامله كردند، و هر اندازه از شما احترام به قانونشان و مراعات نظامشان ببينند، در دل آنها جا مى گيرد و از ته دل به شما احترام مى كنند، و شما بر آنها شخصيّت خودتان و احترام دينتان و مبادى دينتان را لازم مى نمائيد، امّا اگر از شما قانون شكنى و به هم زدن نظام و فرصت طلبى براى دزدى و غارت بطورى كه غير شرعى است نزد آنها ببينند، همانا اين كار از شما در نظر آنها سيماى زشتى از شما نشان مى دهد و بد نام مى شويد و قباهت عملكرد شما را به گوش دولت هاى دشمن كه با شما و دينتان و مبادى دينتان ضدّ هستند مى رسانند، و آنها كه منتظر فرصت هستند بر عليه شما و دينتان و مبادى دينتان تبليغات زهرآگين دامنه دارى مى نمايند، پس در اين صورت شما هم بر خود و هم بر دين و مبادى دينتان جفا كرديد، در صورتى كه شما فرستادگان اسلام و الگوهاى ايمان در اين ممالك هستيد، واسلام و ايمان در دست شما امانت است، پس لازم است كه تلاش كنيد با تمام قوا در دعوت كردن مردم به سوى اسلام و ايمان با رفتار نيكتان، و با استقامت نمودن در سلوك خودتان و با بر خورد خوش در مجتمعاتتان به وظيفه خود عمل نمائيد. و امامان ما صلوات خدا بر آنها باد به اين موضوع تأكيد زيادى در روايات بسيارى نموده اند از آنها فرمايش حضرت صادق (عليه السلام) است ( و كونوا لنازينا ولاتكونوا علينا شينا حببّونا الى الناس ولاتبغضو نا اليهم جرّوا الينا كل مودة وادفعوا عنا كل شرّ ) فرمود: براى ما زينت باشد، و براى ما ننگ نباشيد، دوستى ما را در مردم ايجاد نمائيد و از دشمنى ما آنها را دور كنيد تمامى مهر و محبت را بسوى ما جلب كنيد و از ما هر شرّى را دفع نمائيد. و در حديث ديگرى امام صادق (عليه السلام) فرمود (فانّ الرجّل منكم اذاورع فى دينه و صدق الحديث و ادّى الأمانة و حسن خلقه مع الناس قيل هذا جعفرى فيسرنى ذلك و يدخل علّى منه السرور و قيل هذا ادب جعفر، و اذا كان على غير ذلك دخل على بلائه و عاره و قيل هذا ادب جعفر...) پس همانا مردى از شما وقتى كه در دينش پرهيزگار گرديد و راستگو شد، و رفتارش را با مردم نيكو كرد، و گفته شد كه اين مرد جعفرى است، اين نسبت دادن مرا مسرور مى نمايد و به من شادى از آن داخل مى شود، و گفته مى شود اين ادب (تربيت شده اى) جعفر است، و اگر بدينسان نباشد بر من بلا و عار او مى رسد در حالى كه گفته مى شود اين ادب (تربيت يافته اى) جعفر است... و غير از اين باز هم رواياتى به اين مضمون هست. علاوه بر اين اى بسا اين كارها باعث به بن بست رسيدن اموراتتان در آينده باشد و شما را در مشكلاتى قرار دهد كه نتوانيد به آنها فائق آئيد، بر شما باد به اين طرف قضيه اهميّت بدهيد، و از منافع مادى فعلى هر چند هم زياد باشد وقتى كه وابسته به مخالفت قوانين آنجا و بدنامى شما گردد اجتناب نمائيد.

پدرم پيش از دو سال وفات كرد او را زنى و سه پسر و يك دختر بود كه من تنها دختر اويم و همه مان زنده هستيم لكن پدرم كه خدا رحمتش كند جلوتر از مردنش آن زمانى كه از سلامتى كامل برخوردار بود تمامى فاميلهايش ( عمو زادگانش ) را در خانه جمع كرد و برادرانم را هم حاضر در مجلس كرد و گفت كه: أملاك من همه اش در ميان سه پسرم تقسيم مى گردد بدون اينكه به دخترم و زنم سهمى در املاك باشد، و بعد گفته اش را بدين سان جبران كرد كه هر كدام از پسران مبلغ ده هزار دينار بدهيد، يكى از برادرانم گفت كه اين مبلغ كم است بلكه صد هزار دينار هر يك از ما به خواهرمان مى دهيم و مادرشان را فراموش كردند چونكه آن خيلى پير شده بود در جواب اين پدرم گفت اين هم مانده به انسانيّت شما، و من آنچه مى گفتند مى شنيدم، به آنها گفتم كه من نمى خواهم، و از تمامى حقوق خودم صرف نظر مى كنم و اين جملات را با اوقات تلخى و با حالت حزن و اندوه مى گفتم زيرا كه با عدالت رفتار نشده بود و فرمايش خدا را منظور نكرده بودند كه ( للذكر مثل حظّ الانثيين ) پسر را دو برابر دختر نصيب هست، زيرا كه اين در فاميل ما پيدا نمى شود، و پس از يك روز و يا دو روز پدر مرحومم از بى عدالتى در وصيت كردن پشيمان شد، و خواست رضايت مرا جلب نمايد پس گفت من براى تو مدرك رسمى درست مى كنم كه هر يك از آنها به حساب منافع ساليانه زراعت به تو مقررى مى دهند منفعت خواه دينار باشد و يا كمتر و يا بيشتر باشد، و تو خواه شوهر كرده باشى و يا نباشى، معلوم باشد كه من به او گفتم نمى خواهم او گفت آن را براى تو مى نويسم ان شاءالله تعالى و بحق تو ضامن مى شوم، و مخفى نماند كه املاك عبارت است: 1 ـ زمينهاى زراعى 50 ( دونم ) بيست و پنج هزار متر مربع 2 ـ بستانى كه خرما، انگور، سبزيجات گوناگون هست. 3 ـ دو تا ماشين يكى بزرگ و يكى تاكسى كه هر دو كار مى كنند. 4 ـ خانه اى در باغ و خانه اى در شهر با عرصه بزرگى كه نزد آن هست. 5 ـ اثاث و لوازم كاملى براى هر دو خانه كه برادران و مادرم در آنها نشيمن دارند. و پس از اين گفتار و پيش از آنكه چيزى بنويسد كه حق مرا تضمين كند مرگ او را دريافت من از محضر شما سؤال مى كنم و اميدوارم كه جواب بدهيد و مقصّر را نصيحت فرماييد آيا اين سخنها و اين اجتماع وصيت است كه عمل كردن به آن صحيح باشد؟ معلوم باشد كه او به نماز و روزه و حجّش وصيت نكرده است، و آيا ثلث آن كنار گذاشته مى شود در صورتى كه او ذمّه اش مشغول به عبادات است، و مدّت زيادى آن را اداء ننموده همانند نماز و روزه و حجّ، و احتمال هست كه خمس و زكوة هم در ذمّه اش باشد و معلوم باشد كه او مى گفت خمس و زكاتم را داده ام؟

حق ندارد پدرت و غير پدرت كه يكى از ورثه ها را كه مستحق ارث بردن هست از ارث بردن محروم كند، و دختر هم به نص قرآن كريم ( للذكر مثل حظّ الانثيين ) پسر دو برابر دختر نصيب دارد ارث مى برد.