پیام تسلیت حجت الاسلام سید عمار حکیم

پیام تسلیت حجت الاسلام سید عمار حکیم
۱۴۰۰/۰۶/۱۵

با درگذشت یکی از بزرگان شهر علم و علما نجف اشرف و حوزه مبارکه آن و یکی از ارکان معرفت، هدایت و فقاهت آیت الله سید محمدسعید طباطبایی حکیم، قلوب ما و قلوب مسلمانان و پیروان اهل بیت (ع) و ملت عراق را دردمند کرده است.

این مرجع مرحوم از خاندان علم، فقاهت و شهادت بوده و شخصیتی علمایی هستند که به زهد، علم، دلسوزی برای دین و وطن معروف بودند و عمر خود را در راه تدریس و تربیت نسلی از علمای عامل و تحکیم مبانی مکتب اهل بیت (علیهم السلام) در فقه، اصول، اعتقاد و جهاد فی سبیل الله و زندان های ظالمانه دیکتاوری سپری کردند.

این مصیبت را به محضر حضرت بقیه الله الاعظم (عج) و به امت اسلامی و مراجع عظام تقلید و ملت عراق و خاندان آل حکیم به ویژه برادران آن مرحوم تسلیت گفته و برای آیت الله حکیم طلب رحمت و برای خانواده و شاگردان و مقلدین ایشان طلب صبر و آرامش می کنم.

با درگذشت آیت الله حکیم، یک نماد دینی و شرعی و جهادی را از دست دادیم و این خسارت بزرگی است.

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

در منطقه عويريج بغداد سه سال پيش محلّى را براى ساختن شيشه هاى ماشين اجاره كردم، و صاحب محلّ را در جريان امر گذاشتم و توافق به وجه اجاره كه ( 11000 ) دينار است نموديم و وجه اجاره يك سال را پرداخت نمودم و او نوشته به من داد سپس من براى آماده كردن آنجا براى شيشه سازى مخارج زيادى نمود، معلوم است كه شيشه سازى ساختن چيزهايى را ايجاب مى كند از قبيل تنورها و... كه مبالغ زيادى بايد خرج كرد و پس از گذشتن زيادتر از يك سال اجاره دهنده خواست كه اجاره را زياد كنيم و توافق كرديم به زيادى وجه اجاره به ( 90000 ) دينار و پس از توافق بر زيادى خواستيم كه وجه اجاره را پرداخت نماييم قبول نكرد و از ما خواست كه تخليه كنيم، و جاى شك نيست كه قبول كردن سخن او زيانهاى زيادى را به بار مى آورد كه تحملش سخت است همانند ويران كردن ساخته شده ها و تلف شدن زيادى از مواد را لازم گرفته است، آيا مالك مى تواند از لحاظ شرعى از ما بخواهد كه تخليه نماييم پس از آنى كه توافق كرديم به عوض كردن به اجاره جديد و در صورتى كه او از اول به نحوه كار ما آگاه بود، و آيا ما مى توانيم شرعاً عوض خسارتهايمان را در صورت اصرارش به تخليه از او بخواهيم و قراردادمان را فسخ نماييم؟ و در صورتى كه او حق نداشته باشد كه از ما تخليه كردن را بخواهد و از آن طرف وجه اجاره را نگيرد آيا بر ما جايز است كه آن را در نزد شخص سومى بگذاريم و اجبار كنيم كه بگيرد؟

اگر ميان شما و ميان صاحب زمين به اجاره كردن زمين در سال دوم تنها توافق باشد و عقد اجاره جارى نشود آن وقت شما حق نداريد آن را الزام به باقيماندنتان نماييد، و اما اگر در توافقتان اجراء صيغه عقد اجاره را نموده باشيد آن وقت صاحب ملك حق ندارد شما را بيرون كند و پس از پايان سال دوم باز هم شما حق نداريد كه آنجا باقى بمانيد مگر اينكه در عقد اجاره شرط كرده باشيد و يا مصالحه كرده باشيد بر اولويت شما بر محل مانند عقد سرقفلى كه شايع است در اين روزها و بدون اينها شما نمى توانيد او را وادار به باقيماندنتان و يا به اجاره دادن به شما نماييد، بلى او حق ندارد كه شما را ضرر رساند بلكه او اختيار دارد كه در محلّ آن بمانيد و به كارتان ادامه دهيد و وجه اجاره به قيمت متعارف امروز بگيرد، و يا اينكه شما را وادار به تخليه نمايد با عهده دار شدن زيانهايى كه به شما از جهت تخليه عايد مى شود بعد از آن كه شما غرض خود را از اجاره به او گفته بوديد و او هم در حالى كه غرض شما را مى دانست اقدام به اجاره دادن نموده است، و اگر از دادن زيان شما خوددارى كرد پيشنهاد مراجعه به حاكم شرع را مى نماييد اگر باز هم قبول نكرد مى توانيد از راههاى ديگرى كه حق شما بدستتان بيايد اقدام كنيد و خداوند سبحان عالم است.

ما دو طرف هستيم كه در انجام كار شركت كرده ايم ، اوّلى سرمايه را داده و دومى هم كارها را از قبيل خريد و فروش خرما را انجام مى دهد با اين قرارداد كه اوّلى يك سوم سود را در صورت بودن ببرد و دوّمى دو سوم را ببرد و به موجب سند نوشته شده به مبلغ 1350000 دومى ضمانت نمود و در اختيار او قرار گرفت و به خريد و فروش خرما مشغول شد و از فروش مبلغ 186000 دينار جمع شد و يك مرتبه نرخ خرما پايين آ مد و زيان كرد و فقط يك قسمت از سرمايه به دست آمد، آيا حكم باقى سرمايه چيست؟ آيا طرف دوم از زيان تحمّل خواهد نمود مخصوصاً كه ضمانت مبلغ مزبور را نموده و امين قرار گرفته است، و از سوى ديگر طرف دوم در مبلغى كه ( 186000 دينار كه ) نزد او بوده است پيش از آنكه تصفيه حساب سرمايه را نمايد و بدون اينكه از صاحب سرمايه اجازه بگيرد در منافع شخصى خود خرج كرده است، و ثانياً آن مبلغ كه از فروختن خرما نزد او جمع شده بود نزد او كه امانت بود عذرخواهى مى كند كه آن را خرج كرده است و چيزى از آن نزد او باقى نمانده است و درخواست مسامحه و چشم پوشى كرد و مبلغ را پايين آوردند تا اينكه به 6800 دينار رسيد ولى او با اينكه دو سال گذشته است و در تازگى قيمتها بالاتر از زمان قرارداد بستن با اوّلى تا پايان توافقشان رسيده است ولى آنها نداده است آيا وظيفه شرعى دو طرف چيست؟

زيان از آن سرمايه است و عامل نمى تواند در مال پس از تمام شدن مضاربه تصرف كند، و اما مبلغى كه پيش از پايين آمدن قيمت بدست آمده بود بايد عامل تمامى آن را برگرداند بلى چون توافق به پايين آوردن مبلغ مزبور شده اند چنانچه توافق با رضايت مالك باشد و وقت دادن آن محدود نباشد لازم است كه آن را پرداخت نمايد ولى اگر وقت آن محدود باشد و دومى از پرداخت آن در وقتش خوددارى كند مالك حق دارد از توافق اخير برگردد و آن مبلغى را كه وقت پايين آمدن قيمتها در نزدش بود مطالبه كند، و اينها در صورتى است كه در اولين توافق ضامن بودن طرف دومى به زيان شرط نشده باشد، اما اگر ضمانت شرط شده باشد معامله به حكم قرض مبدل مى شود طرف اول ( صاحب سرمايه ) تمامى مبلغ را مى تواند بخواهد و براى دومى از سود چيزى نمى رسيد.