تاکید بر ضرورت بهره برداری از مناسبت‌های دینی برای تشویق جوانان به آموزه‌های اسلامی

تاکید بر ضرورت بهره برداری از مناسبت‌های دینی برای تشویق جوانان به آموزه‌های اسلامی
۱۳۹۷/۰۶/۰۴

مرجع عالیقدر سید محمد سعید حکیم (مدظله) در دیدار با جمعی از مردم بغداد و کرکوک بر ضرورت بهره برداری از مناسبت‌های دینی برای تشویق جوانان به آموزه‌های اسلامی تاکید کردند.
ایشان همچنین با بیان اهمیت استفاده از شیوه تعاملی مناسب و محترمانه خاطر نشان کردند که باید جوانان را به سوی پذیرش مسؤولیت دینی خود به ویژه مشارکت در احیای مناسبت‌های مذهبی و التزام عملی به شریعت اسلامی تشویق کرد.
معظم له با تشویق مومنان به التزام به فریضه های دینی مانند خواندن نماز اول وقت در حسینیه‌ها و اماکن مذهبی افزودند: این عمل نصرت و یاری رساندن به اسلام است.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود به نقش ریش سفیدان و بزرگان در ارشاد جوانان و دعوت به انجام فریضه های دینی اظهار داشتند: التزام دینی و اخلاقی به دستورات معصومین (ع) و تربیت فرزندان و جوانان با بیانات اهل بیت(ع) از مهمترین وظایف بزرگان دینی است.
معظم له با اشاره به لزوم بهره‌وری از مناسبت‌های دینی برای تشویق جوانان و علاقه مند ساختن آنان به دین، توجه مبلغان دینی به جوانان و تعامل محترمانه با آنان جهت تقویت اخلاق اسلامی و مشارکت در مراسمات مذهبی را خواستار شد.
ایشان در پایان از خداوند قبولی زیارت مرقد مطهر امیرالمومنین (ع) و استجابت دعا و موفقیت برای حاضرین در دنیا و آخرت را خواستار شدند.

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

آيا مؤمن حق دارد كه وصيت كند كه منزلش را پس از وفاتش بفروشند، و آيا به ورثه واجب است كه به اين وصيت عمل كند؟

اگر خانه بيشتر از ثلث ( يك سوم ) باشد وصيت نافذ نيست مگر اينكه ورثه اجازه بدهد.

شيعه اى اهل بيت (خداوند عزتشان را زياد كند) را مى بينم به هنگام نوشتن نامه و يا تابلو كه در آن نام پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) و نام امام على (عليه السلام) است آن را با لفظ جلاله (نام خدا) تكميل مى نمايند، و اين كار آنها سه گانگى شيعى را تشكيل مى دهد كه مورد اعتراض ديگران مى شود، ما از محضر عالى تقاضا منديم كه به ما توضيح دهيد كه آيا اين كار توهين به خداوند عزوجل نمى شود، زيرا كه او با مخلوق ولواينكه درجه اش بالاتر باشد مقارن و همتا نمى شود، و يا اينكه جريان به نحو ديگر است؟

در نوشته اى ذكر شده اهانت به ذات مقدس الهى نيست زيرا كه نوشته اى نامبرده عبارت از وابسته بودن به خدا است، و آن را تكميل مى كند با ذكر پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) و اهل بيت آن، و همانطورى كه كفايت نمودن بنام خداوند متعال و پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) دوگانگى (ثنويت) مجوس را تشكيل نمى دهد، پس لاحق كردن اميرالمؤمنين (عليه السلام) به آنها سه گانگى (ثالوث مقدس) همانند (ثالوث) نصارى را تشكيل نمى دهد. و توهين به حضرت بارى عزوجّل با الحاق دو بنده اى مقّربش به هنگام ذكر او در نزد او به جهت گرامى داشت آنكه او گرامى داشته است نمى شود. و لذا در قران مجيد امر به اطاعت خداوند متعال و پيامبرش در يك سياق تكرار شده و از اطاعت كنندگان به اين هر دو تعريف شده است، همانطورى كه خداوند سبحان به اطاعت خودش و پيامبرش و اولى الأمر در يك رديف امر نموده است و فرموده است: ( اطيعوالله و اطيعوالرسول واولى الامر منكم ).( ) اطاعت كنيد خدا را، و اطاعت كنيد پيامبر خدا و اولوالأمر (اوصياى پيامبر) را و فرمود: ( و مانقموا الاّ ان اعناهم الله و رسوله من فضله ).( ) آنها فقط از اين انتقام مى گيرند كه خداوند و رسولش، آنان را به فضل و كرم خود بى نياز ساختند و فرمود: فسيرى الله عملكم و رسوله( ) و خدا و رسولش اعمال شما را مى بينند. و خداوند متعال نيكى به پدر و مادر را در چندين جاى قران مجيد به توحيد لاحق كرده است تمامى اينها به خاطر اهميّت شأن آنكه آن را لاحق كرده است، بدون اينكه از آن توهينى بر او كه عزيز است نام او وارد آيد، و ما از لاحق كردن نام اميرالمؤمنين (عليه السلام) به نام خداوند متعال و پيامبر او (صلى الله عليه وآله وسلم) تأكيد كردن بر اين است كه ما نام خدا را كه ذكر كرديم براى فهمانيدن اينكه ما يگانه پرست و موحدّيم و ياد آور شديم پيامبر او را كه اشعار كنيم كه ما مسلمانيم و از اميرالمؤمنين هم اسم برديم كه اعلان نمائيم كه ما مؤمنيم و منافق نيستيم، بدان لحاظى كه از پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) روايت شده بر اين كه اگر على (عليه السلام)نمى بود منافقين شناخته نمى شدند، و اينكه على (عليه السلام) را دوست نمى دارد مگر مؤمن و دشمن نمى دارد مگر منافق، و طبيعى است كه اين كار منافقين را به غيظ آورده و از آن كار دلتنگ باشند آنوقت ما را متهم به كارهاى بزرگى بنمايند و به ما تهمت زنند چيزهائى را كه ما از آنها برئ هستيم.

حكم وجهى كه سلمانى براى ريش تراشيدن مى گيرد چيست؟

اگر ريش تراشيدن حرام باشد مزد گرفتن هم حرام مى شود.