توصيه به دانشجویان براى استفاده از فرصت موجود جهت بهره مندی و توشه برداری از فرهنگ دینی

توصيه به دانشجویان براى استفاده از فرصت موجود جهت بهره مندی و توشه برداری از فرهنگ دینی
۱۳۹۷/۰۵/۲۳

مرجع عالیقدر حاج سید محمدسعید حکیم (مدظله) با جمعی از دانشجویان شرکت کننده در دوره تابستانی فرهنگی که از سوی (بخش جوانان ـ ودانشگاهِ) دفتر معظم له برگزار می شود دیدار کرد
ایشان دانشجویان را به استفاده از فرصت موجود برای بهره مندی و توشه برداری از فرهنگ دینی دعوت کردند و گفتند: در  گذشته (دوره حزب بعث ظالم) دستیابی به معارف دینی بسیار سخت بود و مردم از ترویج، چاپ و حتی خواندن آن محروم بوده اند، در حالیکه کتاب های غیر مجاز به صورت گسترده منتشر می شدند.
معظم له افزودند: جوانان با شرکت در این دوره ها برای ساختن یک شخصیت محکم و توانا برای خدمت هرچه بیشتر به دین، جامعه و اعتقادات تلاش کنند.
ایشان تصریح کردند: این پایبندی به اعتقادات بود که همگی را از گمراهی نجات داد و مؤمنین با تمسک به دین و مقدسات، فتوای جهاد کفایی را لبیک گفتند وبا این فتوا تمامی موازین، معادله ها و توطئه ها را تغییر داد و خنثی کرد.
ایشان همچنین از دانشجویان خواستند که در خدمت به دین، جامعه و اعتقادات خود که از زمان معصومین (علیهم السلام) تا کنون ثابت مانده است، مسئولیت پذیر باشند.
در پایان معظم له برای دانشجویان موفقیت در خدمت به مردم و تخلّق به اخلاق معصومین (علیهم السلام) را از خداوند منّان خواستار شد.
شایان ذکر است که (بخش جوانان و دانشگاه) دفتر معظم له در تعطیلات تابستان پذیرای دانشجویان از سرتاسر دانشگاه ها و مؤسسات آموزشی عراق است و در این دوره ها اقدام به برگزاری کنفرانس های دینی در خصوص اعتقادات، مسائل شرعی می کند و کاروان های زیارتی به زیارتگاه های مقدس در شهر سامرا، کاظمین، کربلا، نجف اشرف و کوفه راه اندازی می کند.

كلامى از نور

پيامبر خدا صلى‏‌الله‌‏عليه‌‏و‏آله: خدا بركت دهد به آن كس كه آسان مى‏‌فروشد، آسان مى‏‌خرَد، آسان قرض مى‌‏دهد و آسان مطالبه مى‌‏كند.

استفتائات روز

نسبت به زمين هاى عمومى كه در قانون وضعى لبنان املاك خاص دولت شناخته شده است، و در ميان عموم مردم به املاك عموم مردم شناخته شده است كه به عنوان چراگاه و خرمنگاه و جنگل ترك شده است، آيا مى توان آنها را افرادى يا جمعيتهاى رسمى مانند شوراها و شهردارى تملك نمايند و در آنها به نفع عموم تصرف نمايند و مدرسه ها و حسينيّه ها و همانند آنها را در آنجا بنا نمايند و يا اينكه براى مصلحت افرادى در آنجا تصرف نمايند مثل اينكه آنجا را كشتكارى نمايند و يا ساختمانى بنا كنند و... اگر چنانچه جايز باشد تملك كردن آنها و اين بايستى از كدامين جهت بوده و محتاج چه شرايطى مى باشد، اميدواريم ما را در جريان بگذاريد و بطور تفصيل از لحاظ افراد و هيأت حكمش را بيان فرماييد؟ و باقى مانده سؤال اينكه اميد است كه حكم آن كسى را كه بدين زمينهاى عمومى مسلط شده و ساختمان ايجاد كرده و يا زراعت نموده است را در صورتى كه ضرورت اقتضاء كرده است همانند حاجت اقتصادى و يا ضرورت امنيّتى همانند مرز كشيدن را بيان فرماييد؟

زمينهاى مذكور در آنچه براى آن تعيين شده معين نمى گردد، مگر اينكه از آنها عموم مردم در همان لحاظى كه معين شده بهره بردارى نمايند، و مدّت معتنابهى به همين منوال سپرى شود، اما بهره بردارى آن از ناحيه اشخاص مخصوصى: پس اگر پيش از آنكه مردم از آنها استفاده كنند بوده باشد و آنجاها اراضى متروكه ( موات ) بوده اشكالى ندارد، ولى اگر پس از بهره بردارى مردم از آنجاها بوده باشد تصرف جايز نيست مگر اينكه ضرورت تقاضا كند، و يا اينكه مردم از تصرف در آنجا در آن جهتى كه براى آن معين شده است بى نياز باشند، و لازم است در هر دو صورت به حاكم شرعى رجوع نمايند

اكنون ميان جوانان با ايمان سيماى عرفان و روحان و عالم به خدا و عارف باالله و سالك... تا آخر و غير از اينها از كلمه هائى كه جوان مؤمن را جذب مى كند، معناى اين كلمه ها چيست؟ و آيا اين طريق بر مكلّفها واجب است يا نه؟ و اگر چنانچه واجب نباشد، آيا پيروى كردن از آن صحيح است و سلوك و غير آن از سئوالها در خصوص اين موضوع چگونه بايد باشد؟

اين الفاظ پايه اش بر ادعاهائى است كه هيچ دليلى بر آن نمى باشد، و اين ادعاها از معارف اهل بيت (عليهم السلام) آب نخورده (بدست نيامده) است بطوريكه بشود با آن دليل آورد، پس لازم است كه انسان دورى كند از آن كسى كه اين ادعا را مى كند، زيرا كه آنها يا غافل و مغلوب و فريفته شده بر امرش بوده اند و يا گمراه كننده و افتراء گوينده اى مى باشند كه انسان مى ترسد از آنان به دين و مؤمنين صدمه برسد، و اى بسا كار آنها به آنجا مى رسد كه حرامها را حلال و حرمتها را هتك مى كنند، همانطورى كه ديگران از آنها كارشان به آنجا منجّر شد ( انالله و اناالله راجعون ) همانا بر اين ادعّاها پذيرش نيست مگر ميان مردمى كه از معارف اصلى حوزه هاى علميّه به جهت ضعف حوزه و كمتر بودن مبلغّين درست و حسابى محروم مى باشند.