حدّ لواط كننده كشته شدن است، ولى نمى توان آن حدّ را به خويشان و يا به رئيس قبيله اجراء نمود، بلكه مادامى كه دولت حقّ برپا نيست آن حكم تعطيل مى شود، بلى اگر به او ضررى از قبيل زخمى نمودن و همانند آن برساند لازم است كه ديه آن ضرر را بدهد.
بلى اين جايز است و وارد شدن به آن بحث و همانند آن از نواميس هستى و پى بردن و كشف كردن قدرت خداوند متعال و آفرينش بهت آور او جايز است و دليل خداشناسى را افزايش مى دهد كه خداوند متعال فرموده است ( سنريهم آياتنا فى الأفاق و فى انفسهم حتّى يتبين لهم انه الحق اولم يكف بربك انه على كل شيئى شهيد )بزودى نشانه هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مى دهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است بلى بايستى آن كار با حرام خارجى مواجه نباشد همانند نگاه كردن به آن چيزى كه نظر كردن بر آن حرام است، و بايستى از غرور علمى پرهيز گردد كه اى بسا انسان را به مهلكه ها مى كشاند، و از او توفيق و استقامت مى خواهيم و او بر ما كافى است و بهترين وكيل است.
بلى اين عمل جايز است اگر حرام ديگر را در پى نداشته باشد همانند رنجانيدن همسايه ها و با خبر شدن از اسرار آنها و دزدى كبوترها از اشخاص ديگر و مانند اينها از آن چيزهائى كه متعارف است در نزد اين كبوتر خانه ها كه در اين صورتها حرام مى شود.